قرن 21 و اوج پیشرفت وفناوری باشد یا عهد قلقله‌خان میرزا و ماشین‌دودی، هیچ فرقی به حال فالگیر و جماعت عاشق فالگیری نکرده است.
کد خبر: ۶۵۹۸۹۶
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۶ 26 September 2018

قرن 21 و اوج پیشرفت وفناوری باشد یا عهد قلقله‌خان میرزا و ماشین‌دودی، هیچ فرقی به حال فالگیر و جماعت عاشق فالگیری نکرده است.

بعد از گذشت این همه سال، هنوز هم بازارِ بازکردنِ بخت بسته و طلسم محبت و بستن زبان مادرشوهر و حل مشکلات مالی و نازایی و پیدا کردن گمشده... با فال نخود و قهوه و رمل و اسطرلاب و تاروت و ارواح سرگردان حسابی پررونق است وکلی هواخواه و مشتری دست به نقد دارد. از همه قشر و هر سن و سالی، هم زن و هم مرد بیسواد و عامی، تحصیلکرده و دانشگاهرفته حاضرند برای پیشگویی اتفاقات فردا و پس فردا و آیندهای نامعلوم هر چقدر لازم باشد، بپردازند. عدهای بهخاطر تفریح و نگرانی از آینده مبهم سراغ فالگیری میروند، بعضی هم چنان اعتیاد و اعتقاد راسخی به فالگیر پیدا کردهاند که حرفش حجت است و دستوراتش لازم الاجرا و زیر سوال بردنشگناه کبیره.

یک سَرِ دیگر سکه شدن کاروبار فالگیرها اما مربوط به اوضاع و احوال جامعه است که به گفته دکتر پرویز رزاقی، روانشناس و استاد دانشگاه، این روزها چندان خوش نیست.

به اعتقاد او، وقتی افراد از زندگی شغل و درآمد خود راضی نباشند و با شرایط فعلی نتوانند به آرزوها و ایدهآلهای خود دست پیدا کنند، سرخورده و ناکام میشوند و سراغ رمالی و فالگیری میروند تا بلکه اوگره از مشکلات ریز و درشتشان باز کند.

رزاقی این انتقاد جدی را هم وارد میکندکه علاقه به فالگیری فقط به دلیل وجود مشکلات مختلف نیست. به باور این روانشناس، ضعف فکری دلیل دیگری است که برخی را به سمت فال گرفتن میکشاند. زیرا بهجای اینکه از توانمندی، قدرت فکر، تعقل و تلاش خود برای رفع مشکلات استفاده کنند، دست به دامان فالگیر و رمال میشوند.در حالی که انسان فقط با تلاش و تفکر میتواند به اهداف موردنظر خود دست یابد و مشکلاتش را رفع کند.

یک عامل دیگر موفقیت رمالان، قهار بودن آنان در شناخت خوب روحیه مشتریهایشان است. فالگیران نه از عالم غیب خبر دارند و نه با فرشتگان و ستارهها و هفتکهکشان در ارتباط هستند. هرچه در مورد گذشته و حال وآینده میگویند بر اساس شناختشان از حالات روحی و حرفهای مشتری است.

یکی از روشهای روانشناختیکه فالگیرها استفاه میکنند، فال قهوه است. چیزی شبیه همان تست رورشاخ (لکههای نامفهوم) در علم روانشناسی که روانشناسان از آن برای شناخت روان بیمار استفاده میکنند. رمال براساس اشکال نامفهوم ته فنجان و قصه زندگی مشتری که با رِندی و چربزبانی از زیرزبان او بیرون کشیده، فال قهوه را تفسیر و تعبیر میکند و در عرض چند دقیقه پول گزافی به جیب میزند. رمالی،موضوعی است که رزاقی بشدت با آن مخالف است و میگوید: جای بسی تاسف است که در قرن 21، افراد حاضرند هزینههای گزاف به رمالان بپردازند در حالی که خود میتوانند مشکلاتشان را با بالابردن مهارت حل کنند.

اسبابکشی فالگیرها به شبکههای اجتماعی

تا همین ده سال پیش، پاتوق بیشتر فالگیرها،کوچه، خیابان، پارک و آرایشگاههای زنانه بود. هر جا جمعیت بیشتر بود، فالگیرها همانجا را قرق میکردند.شناختشان هم کار سختی نبود. دستها و صورت بیشترشان با رنگ سیاه و آبی و سبز خالکوبی شده بود و چادر رنگی یا مشکی به شیوه جنوبیها به سر داشتند.مردان هم با لباسهایی یکدست سفید، ریشهای بلند و سفید، ظاهری موجه برای خود دست و پا میکردند.

گوشهای کمین میکردند و به محض اینکه زن و دختری میدیدند، دنبالش راه میافتادند و یک بند میگفتند:« پیشونی بلند، فالت بِگیرُم؟ راست گفتم پولم بده.» همین چند جمله کافی بود تا دست و پای بعضیها که گرهکوری در زندگیشان داشتند، شل شود و برای ارضای حس کنجکاوی همکه شده پای حرفهایشان بنشینند.

حالا اوضاع نسبت به گذشته خیلی فرق کرده و فالگیرها محل کار خود را از کوچه و خیابان و خانههای قدیمی و تاریک جمع کرده و به فضای شیک و وسوسهکننده شبکههای اجتماعی پرطرفداری مثل تلگرام و اینستاگرام منتقلکردهاند که در هرکدامشان دهها هزار نفر عضو دارند.

قبلا ابزارکار فالگیرها به چند نخود و مهره رنگی و صفحه برنجی خلاصه میشد، اما حالا سطح خدماتشان گسترش یافته است. از پیشگویی با قهوه و چای و ابجد و تاروت و باز کردن سرکتاب رسیده به فال نوستراداموس و انگشتر موکل زبانبند و دفع همزاد و بختک و حتی احضار جن.

با یکی از فالگیرها صحبت میکنیم و نرخ فالها را میپرسیم. با گفتن این جمله که باید وقت میگرفتی، غرولندکنان قیمتها را پشت سرهم ردیف میکند: فال ورق 15 هزار تومان، فال ورق و قهوه، 25 هزار تومان، فال چای 30 هزار تومان، فال ورق تک نیتی 50 هزار تومان، فال تاروت 50 هزار تومان، فال نوستراداموس 50 هزارتومان، طالع بینی صد هزار تومان. سرکتاب هم جدا بخواهی 30 هزار تومان.» بعد هم شماره کارت را ارسال میکند و میگوید هر موقع فیش پرداختی را فرستادی، تماس بگیر برایت فال بگیرم.

یکی دیگر از رمالها در ازای گرفتن فال، دستمزدی دریافت نمیکند و به یک کارت شارژ 2000 تومانی ایرانسل رضایت داده است.

فالگیر دیگری اما برای اثبات حرفهایش ادعای بزرگتری دارد و میگوید: من تضمینی کار میکنم. هزینه فالیکه میخواهی، یکمیلیون و 500 هزار تومان است. کارم ردخور ندارد. مشکلت حل شد، شیرینیام یادت نرود. برای فالت، هفت موکل یا جن رحمانی احضار میکنم، دعاهای لازم را میخوانم و بعد طلسمها را با پست میفرستم. فیش بانکی راکه فرستادی، چند دقیقه بعد احضار را انجام میدهم.

یک حساب سرانگشتی در مورد میزان درآمد فالگیرها از همین 30هزارتومانها و 50 هزارتومانها انجام دهید. اگر روزی فقط ده نفر، ده فال 50 هزار تومانی بگیرند، در یک روز 500 هزار تومان و در یکماه، 15 میلیون تومان ناقابل نصیبشان میشود. یعنی بیهیچ زحمت و عرق ریختنی، با چند تکه سنگ و استخوان و کلمات نامفهوم، حساب بانکیشان را پروپیمان میکنند و جیب شما را خالی.

بِهروز شدن، عامل مهاجرت فالگیران به فضای مجازی

اینکه چرا فالگیران به فضای مجازی کوچ کردهاند، آغاز بحثی شد با دکتر افسر افشار نادری، جامعه شناس و استاد دانشگاه.

او در شروع صحبتهای خود با ابراز تاسف از پررونق بودن بازار فالگیری میگوید: فالگیری منحصر به جامعه ایرانی نیست و درکشورهای توسعهیافته نیز شاهد آن هستیم. او از زن و شوهری آمریکایی میگوید که هر دو استاد دانشگاه بودند، اما زن بخش اعظم درآمدش را صرفگرفتن فال قهوه میکردکه در نهایت این مساله باعث جدایی آنان شد.

این جامعهشناس، بیثباتی جامعه در حوزه اقتصادی و اجتماعی را مهمترین عامل گرایش برخی به فالگیری میداند و میگوید: به همین علت است که برخی برای فرار از شرایط بحرانی سراغ فالگیری میروند.

این استاد دانشگاه در ادامه صحبتهای خود، به روزکردن اطلاعات همگام با تغییرات جامعه را مهمترین عامل مهاجرت فالگیران از محیط خارج به شبکههای اجتماعی میداند: اگر فالگیران خود را بهروز نکنند، نمیتوانند مشتری داشته باشند و کسب درآمد کنند.

ضمن اینکه تقریبا هیچ کنترل صد درصد موثری روی شبکههای اجتماعی وجود ندارد و به همین علت براحتی هر نوع تخلفی از جمله رمالی را میتوان در آن مرتکب شد. اگر در شبکههای اجتماعی کلمه فالگیری را جستوجو کنید، بینهایت کانال و صفحه اینستاگرامی بالا میآید. عامل مهم دیگر، بیدردسر و کمهزینه بودن فضای مجازی است. درگذشته فالگیران مجبور بودند در کوچه و خیابان دنبال مشتری بگردند، اما حالا مشتریهای فراوانی دارند که با یک تلفن و کانال به آنها وصل میشوند. حتی براحتی برایشان تبلیغ وکسب درآمد میکنند.

گرچه افشار نادری میگوید همچنان نگران باقی ماندن عدهای در جهل و نادانی خود به دلیل استفاده از فالگیری است، اما خوشبین است به این که بالاخره مردم پی خواهند برد با فالگیری راه به جایی نمیبرند و برای تحقق خواستههای خود باید تلاش کنند.

کلاهبرداران میلیاردی در لباس رمالان

اگر تا دیروز تعداد رمالان و فالگیرها در کوچهها و خیابانها انگشتشمار بود، امروزه به لطف شبکههای اجتماعی متنوع، تعدادشان بیشمار است و روز به روز هم به تعداد آنان افزوده میشود. تا جایی که این فضای بیحد و مرز به حیاط خلوت کلاهبرداران از جمله رمالان برای انجام رفتارهای مجرمانه تبدیل شده و خبر دستگیری و حتی اعدامشان تقریبا پای ثابت صفحات حوادث رسانه هاست.

کلاهبرداری یک میلیارد و 500 میلیون تومانی اجنه!

تیرماه همین امسال بود که سرپرست پلیس آگاهی تهران بزرگ، از دستگیری گروهی از متهمان خبر داد که تحت پوشش جادوگری و خارج کردن اجنه و شیطان از جسم افراد، اقدام به کلاهبرداری یک میلیارد و 500 میلیون تومانی کرده و در حالی که قصد داشتند در ادامه اقدامات مجرمانه خود مبلغ 5/1 میلیارد تومان دیگر نیز کلاهبرداری کنند، دستگیر شدند.

شاکی پرونده گفت: اواخر سال گذشته برای رفع مشکلات شغلی و خانوادگی، از طریق یکی از بستگان نزدیک خود به صورت تلفنی و از طریق تلگرام با جادوگری به نام ابویاسر آشنا شدم. این شخص مدعی بود اجنه و موجودی به نام شیطان بحرینی در جسم فرزندانم وارد شده و قصد آسیب رساندن و کشتن آنها را دارد. او با این استدلال و بهکارگیری استادان جادوگری از کشورهای مختلف به نامهای ابواسحاق، عثمان و شخصی به نام «استاد بزرگ» از یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس برای کشتن شیاطین مختلف و دفن آنها در بیایانهای کشور عراق، در چند نوبت مبلغی بالغ بر یک میلیارد و 500 میلیون تومان از من دریافت کرد.

شاکی پرونده افزود: پس از پرداخت این مبلغ، ابویاسر با طرح این ادعا که شیاطین قصد دارند با جاساز کردن موادمخدر در خودرو و محل سکونت من و دامادهایم، برایمان پروندهسازی کرده و موجب محکومیت زندان یا اعدام من یا دامادهایم شوند، گفت دوستان و آشنایانی دارد که در قبال دریافت مبلغ 1.5 میلیارد تومان دیگر حاضرند این مشکل را رفع کنند که اینبار موضوع را با وکیل خود در میان گذاشتم و او مرا تشویق کرد علیه ابویاسر شکایت کنم که پس از شکایت، عاملان دستگیر و تحویل مقامات شدند.

وعده دروغین، تله فالگیران

در خبر دیگری از کلاهبرداری رمالان، این بار اعضای باند سه نفرهای که از طریق شبکههای اجتماعی تلگرام و اینستاگرام و در قالب فالگیری و رمالی از مردم کلاهبرداری میکردند، توسط ماموران پلیس استان ایلام شناسایی و به تور قانون افتادند.

سردار نورعلی یاری، فرمانده انتظامی استان ایلام در توضیح بیشتر این خبر گفت: بهدنبال شکایت زنی در خصوص کلاهبرداری 75 میلیون تومانی یک رمال از وی در شبکههای اجتماعی، پیگیری پرونده در دستور کار پلیس فتای استان ایلام قرار گرفت.کارشناسان پلیس فتا با انجام اقدامات اطلاعاتی موفق شدند اعضای این باند را شناسایی و طی عملیاتی غافلگیرانه، به طور همزمان آنها در دو استان مرکزی کشور دستگیر کنند. نورعلی یاری درمورد شگرد کلاهبرداری متهمان ادامه داد: آنان با درج و انتشار آگهی طالعبینی و فالگیری، باجلب اعتماد و سوءاستفاده از قربانیان، با دادن وعدههای دروغین از آنها مبالغ زیادی پول دریافت میکردند.

دوا و درمان بیماران با نسخههای رمالی

استان اصفهان هم با دستگیری فالگیری که با ادعای دروغین درمان بیماران و گشایش بخت جوانان مبلغ 158 میلیون تومان کلاهبرداری کرده بود، مدتی خبرساز بود.

رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان در خصوص این خبر یادآور شد: پس از اعلام شکایت، کارآگاهان تحقیقات خود را آغاز کردند و موفق شدند فرد رمال را که متواری شده بود دستگیر کنند.

فرد دستگیر شده در بازجوییها به کلاهبرداری مبلغ 158 میلیون تومان از هشت شهروند با شیوه رمالی و دعانویسی اعتراف کرد و با تشکیل پرونده تحویل مراجع قضایی شد.

گفتوگو با 2 فریب خورده فالگیری

مهتاب، زن جوان 19 سالهای است که دوسال پیش بهخاطر مشکلاتی که با خانوادهاش داشت، به یک فالگیر معروف مراجعه کرد. او آن روزها را به یاد میآورد.

از وقتی خبردار شد قرار است منیر برای فالگیری به خانه دوستش بیاید، خودش را به خانه او رساند. ده نفر منتظر او بودند.

بعد از یک ساعت انتظار بالاخره آمد. زنی پنجاه و چند ساله، چاق با موهای رنگ شده و آرایشی غلیظ. روی مبل که نشست، سوختگی دو دستش از زیر آستین مانتو پیدا شد.

چند دقیقه بعد، بسته قهوه را از کیفش درآورد و به آشپزخانه رفت. یکی از دخترها زیرگوش مهتاب آرام پچپچ کرد: قهوه هیچکس را قبول ندارد و باید خودش درست کند.

دوستش پوزخندی زد و گفت: این خیلی عرضه داشت، مشکل خودش را حل میکرد تا لَنگ 50هزار تومان تو نباشد.

منیر به آشپزخانه رفت و بعد از جوشاندن قهوه به اتاق برگشت. مهتاب و دوستش ستاره پشت سر زن فالگیر وارد اتاق شدند. زن، قهوه را داخل فنجان ریخت و داد به مهتاب و خودش سیگاری آتش زد. دخترک قهوه را جرعه جرعه نوشید و فنجان را برعکس برگرداند و گذاشت روی نعلبکی.

زن فالگیر مشغول سوهانکشیدن ناخنهای بنفش رنگش بود. صبرکرد تا ته مانده قهوه خشک شود. کارشکه تمام شد، سیگار نیمسوزش را از جاسیگاری برداشت و پک عمیقی زد. دودش را که از گوشه لبهای قرمزش بیرون داد، با دوانگشت فنجان قهوه را برداشت و نگاهی به ته آن انداخت: اینجا یک جغد میبینم. انگار دل خوشی از خانوادهات نداری و تنهایی.

مهتاب سرش را پایین انداخت و با صدای آرامیگفت: زن بابایم اجازه نمیدهد به مدرسه بروم. دائم من و برادرکوچکم را کتک میزند.از خانه خسته شدهام.

فالگیر دوباره زل زد به ته فنجان: یک تاج قشنگ میبینم. نشانه خوبی است. انگار یکی نشانت کرده برای پسر یا برادرش. یک مار هم میبینم با زبان بیرون آمده. شک نکن زن بابایت است. دوباره به سیگار پک زد و خاکسترش را در جاسیگاری تکاند و گفت: غصه نخور فدایت شوم. فالت میگوید یک سال دیگر شوهر میکنی. اول اسم شوهرت هم «ب» است و کلی هم خوشبخت میشوی.

مهتاب با صدایی بیرمق میگوید:«فالگیر راست گفت. شوهرکردم. اما نه اول اسم شوهرم «ب» بود و نه خوشبخت شدم. بعد از یک سال طلاق گرفتم چون هم معتاد بود و هم زنهای غریبه را به خانه میآورد.»

نازنین هم پول زیادی خرج فالگیری کرد. عاشق همکلاسی دانشگاهیاش بود، آنهم سهسال. اما هرکاری میکرد، حامد سمتش نمیآمد. دوستش به او گفت پیش یک فالگیر برود و دعای محبت بگیرد.

او میگوید: حامد پسر معروف دانشگاهمان بود. قبل از اینکه او را ببینم با دختری یکسال دوست بود. بعدها از طریق دوستانم متوجه شدم دیگر حسی به او ندارد و به همین خاطر سعی کردم به او نزدیک شوم. خیلی از دخترهای دانشگاه دوست داشتند با او دوست باشند. حامد را خیلی دوست داشتم، اما طوری رفتار میکرد انگار از من متنفر بود.

هیچ کار خاصی نمیکردم. فقط وقتی از کنارش رد میشدم، یواشکی نگاهش میکردم.

حس خوبی نسبت به برخوردهایش نداشتم. بعضی وقتها حتی اخم هم میکرد. عشقش دیوانهام کرده بود. تحمل دوری حامد را نداشتم. آنقدر که یک روز بالاخره به او پیام دادم و با ترس از عشقم گفتم. اما گفت من به دردت نمیخورم.

دروغ گفت که مرا از سرش باز کند. فکرش راحتم نمیگذاشت.

هرچه میگذشت بیشتر عاشقش میشدم. کارم شده بود گریهکردن. یکی از دوستانم پیشنهاد کرد به یک فالگیر مراجعهکنم. میگفت کارش خیلی خوب است و هرچه گفته درست از آب درآمده است.

او ادامه میدهد: فردای آن روز رفتیم. دعای محبت نوشت و گفت این دعا را وقتی به سمتت میآید، بخوانی معجزه میکند. خواندم، اما هیچ اتفاقی نیفتاد. دوبار دیگر هم رفتم نزد فالگیر و طلسمها و دعاهای مختلفی داد، اما تاثیری نداشت. حامد اصلا اجازه نمیداد به او نزدیک شوم. رمال هربار 40 هزار تومان بابت فال و طلسم از من گرفت، اما اتفاق خاصی نیفتاد. دو هفته بعد دیدم حامد با حلقه ازدواج در انگشت وارد دانشگاه شد. باورم نمیشد.

از شدت ناراحتی سرجایم خشکم زده بود و تنها چیزی که حس میکردم، قطرههای گرم اشک بود که از چشمهایم سرازیر میشد. زنگ زدم به رمال و هرچه از دهانم آمد به اوگفتم. اما او به جای معذرتخواهی طلبکار هم بود.

دام شیطانی برای زنان ساده لوح

سادهلوحی برخی زنان و اعتماد آنها به رمالان باعث شده که برخی مجرمان شیطانصفت در پوشش رمالی اقدام به آزار و اذیت زنان و دختران کنند. پرونده تعدادی از رمالان متجاوز منجر به صدور احکامی سنگین شده و تعدادی دیگر در زندان منتظر مجازات هستند.

چندی قبل حکم اعدام مردی که با تشکیل حلقهای خاص با همدستی همسرش، زنان و دختران جوان را مورد آزار و اذیت قرار میداد، در دیوان عالی کشور تأیید شد. مردی میانسال با شکایت زنی جوان بازداشت شد. این زن وقتی به مأموران مراجعه کرد، گفت از سوی مردی که مدعی است علم ماورایی دارد، مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. بعد از شکایت این زن مأموران تحقیقات بیشتری را انجام دادند و متوجه شدند زوج متهم از مدتها قبل با اجاره دفتری اقدام به جذب زنان و دخترانی میکنند که در خانواده درگیریهایی دارند یا به مشکلات روحی و روانی دچار هستند و از آنها پولهای کلان میگیرند و مرد نیز این زنان را مورد تعرض قرار میدهد. متهم پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.

در پروندهای دیگر، با شکایت دختر جوانی که از سوی یک رمال شیطانصفت مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود، ماموران پلیس آگاهی این متهم را دستگیر کردند. در تحقیقات مشخص شد، مرد رمال به بهانه بختگشایی و مداوای نازایی، 15 زن و دختر را مورد آزار و اذیت قرار داده است. یکی از شاکیان این رمال به ماموران گفت: پس از ورود به خانه مرد رمال، او مدعی شد که بخت من بسته شده است و سپس به بهانه نوشتن طلسمشکن روی بدنم، مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و تهدید کرد در صورت شکایت اجنه را سراغم میفرستد و از من سلب آسایش خواهد کرد.

همچنین فرد رمالی که به بهانههای مختلف و تبلیغات درمان بیماری و بختگشایی از مردم وجوه نقد دریافت و اقدام به سوءاستفاده از زنان و دختران و آزار و اذیت آنان میکرد، توسط ماموران پلیس امنیت عمومی در اطراف تهران دستگیر شد.متهم به بهانه احضار روح، خارج کردن جن از بدن و بختگشایی، زنان و دختران را فریب داده و مورد آزار و اذیت قرار میداد.

ماموران پلیس امنیت تهران نیز چندی قبل مرد جنگیری را دستگیر کردند که به بهانه خارجکردن جن از بدن زنان، آنان را مورد تجاوز قرار میداد. او با تهدید طعمههایش سعی داشت مانع شکایت آنها شود که با شکایت یکی از زنان دستگیر و راز جرایم سیاهش فاش شد.

طلسم خونین رمالان

همیشه هم ماجرای کلاهبرداری رمالان و فالگیران با دستگیری توسط پلیس ختم به خیر نمیشود وگاهی جرمشان از وعده دروغین و اغفال و فریب و کلاهبرداری و تجاوز فراتر میرود و دستشان به خون آغشته میشود.

ماجرای یکی از این قتلها مربوط به زن جوانی است که به فالگیری مراجعه کرد تا با طلسم و دعا، محبت شوهرش را نسبت به خودش بیشتر کند؛ اما وقتی نتیجه نگرفت، رمال با همدستی زن جوان، نقشه قتل شوهر را اجرا کردند.

مهناز، همسر مقتول در بازجویی اولیه اظهاراتی متناقض بیان و ادعا کرد نمیداند چه کسی شوهرش را کشته است، اما در ادامه تحقیقات کارآگاهان او اعتراف کرد قاتل شوهرش، مرد رمال بوده و در این جنایت فقط به او کمک کرده است.

مهناز به افسر بازجوگفت: همسرم از زن اولش دو فرزند داشت که به آنها بیشتر از من اهمیت میداد. همین موضوع باعث ایجاد مشکلاتی میان ما شد که با بالا گرفتن درگیری، شوهرم تهدیدم کرد اگر به فرزندانش بیتوجه باشم، مرا طلاق میدهد. تصمیم گرفتم برای دریافت نسخههای خوشبختی و مهر و محبت سراغ مرد رمالی بروم.

چند بار به خانه مرد رمال رفتم و در برابر خرید نسخههای خوشبختی به او پول دادم. اما این نسخهها تاثیری در زندگیام نداشت تا اینکه مرد رمال مدعی شد باید بیش از دو میلیون تومان بپردازم تا او طلسم زندگیام را بشکند، اما دیگر پولی نداشتم به او بپردازم. او از من خواست به دلیل اینکه زنش فوت شده برای او همسر جدیدی پیدا کنم.

وقتی نتوانستم برای او همسری پیدا کنم، به دروغ با وی تماس گرفتم و مدعی شدم پس از جدایی از همسرم، خودم با او ازدواج میکنم. همین ترفند کافی بود تا مرد رمال با من همراه شود. او یک روز در پشتبام خانهام پنهان شد و وقتی همسرم آمد، او را با روسری خفه کرد. قصد داشتیم مرگ او را خودکشی نشان دهیم که پلیس سر رسید.

در جنایتی دیگر، مردی رمال زن جوانی را به طمع به دست آوردن خودروی سمندش با نوشیدنی مسموم به قتل رساند سپس جسدش را در حاشیه جاده دفن کرد. زن جوان به خانه مرد رمال رفته بود تا نسخههای خوشبختی از او بگیرد. او در زندگی مشکلاتی داشت و چند بار از مرد رمال نسخه خوشبختی گرفته بود اما هیچ کدام مشکل او را حل نکرده بود. مرد رمال وقتی با اعتراض مقتول رو به رو شد، ادعا کرد برای حل مشکلش باید به شمال کشور برود و چلهنشینی کند.

زن جوان با خودروی سمند به شمال کشور رفت و مرد رمال هم به آنجا رفت. آن شب رمال شربتی تهیه کرد و پس از خواندن وردهایی، آن را به زن جوان داد تا بنوشد. او بعد از نوشیدن شربت بیهوش شد و رمال سپس جنازه را به چاهی در حاشیه جاده برده و دفن کرد و خودرو را نیز به سرقت برد.

در پروندهای دیگر مرد رمالی که اقدام به قتل مهمانان خود کرده بود به دار مجازات آویخته شد.

پرونده رمال معروف کوهین مربوط به سال 81 است که از موارد بسیار جنجالی و حساس بود. فردی به نام حبیب 52 ساله چهار نفر را به نامهای الهام 30 ساله، لیلا 25 ساله، کبری متاهل 44 ساله و یک پزشک به نام سعید 54 ساله مجرد که اهل تبریز بودند به قتل رساند. قتل لیلا توسط حبیب ثابت نشد، اما سه قتل دیگر را قاتل به عهده گرفت. این فرد شیاد که با دختران فراری ارتباط داشت،با معرفی خود به عنوان رمالی معروف، دختران را به بهانه آموزش یوگا و ورزشهای رزمی به مسافرتهای خارج از شهر و ویلای خود در کوهین میبرد و پس از اذیت و آزار، نقشه قتلشان را اجرا میکرد.

مجازات سنگین فالگیران

هرچند در قانون مجازات اسلامی بصراحت از رمالی و فالگیری به عنوان جرم یاد نشده، اما به این معنی هم نیست قانونگذار مجرمان را به حال خود رها کند و مجازاتی برایشان تعیین نکند.

آنچه مسلم است، اگر فردی چه در فضای مجازی و چه در عالم واقع، از طریق نامشروع مالی کسب کند، دیگران را فریب داده و به امور واهی امیدوار و در ازای آن وجهی دریافت کند، مرتکب کلاهبرداری شده و مستحق اعمال قانون است. نکته مهمی که عبدالصمد خرمشاهی روی آن تاکید ویژه دارد. این وکیل پایه یک دادگستری با استناد به قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس میگوید: بر اساس ماده یک این قانون، هرکس از راه تقلب و حیله مردم را فریب دهد یا از پیشامدهای غیرواقعی بترساند، کلاهبردار است و بر همین اساس، تقلب رمال و فالگیر مصداق ماده یک قانون مجازات کلاهبرداری است و اگر از این طریق کسی مالش را از دست دهد، به رد اصل مال و همچنین حبس از یک تا هفت سال محکوم میشود.» او به «ماده 2» قانون تشدید مجازات مرتکبان اختلاس، ارتشا و کلاهبرداری نیز اشاره کرده و ادامه میدهد:

براساس این ماده، هر مالی که از طریق غیرمشروع به دست آمده یا مشروعیت قانونی و شرعی نداشته باشد مرتکب آن مجرم شناخته میشود و مجازات آن سه ماه تا دوسال حبس بوده یا جریمه نقدی دو برابر مال به دست آمده است.»

خرمشاهی هم از اینکه برخی هنوز هم فریب رمالان و فالگیران را میخورند، متاسف است و میگوید با اینکه مجازاتهای سنگینی برای رمالان و فالگیران در قانون پیش بینی شده، اما تا زمانی که دولت افکار عمومی را در جهت مبارزه با خرافه گرایی پرورش ندهد و مردم نیز سطح آگاهی خود را افزایش ندهند، این بزه همچنان وجود خواهد داشت و بازهم قربانی
خواهد گرفت.

جام جم

برچسب ها: رمالی
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار