روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم داریوش قنبری استاد دانشگاه، آورده است: اما وضعیتی که به این صورت پدید میآید ناشی از متغیرهای اقتصادی نیست و ریشه روانی دارد. درواقع انتظاراتی در بازار پدید میآید که طی آن یک موضوع روانی یکشبه تغییرات آنچنانی ایجاد میکند. همانطور که طی یک هفته دلار از 15 هزار تومان به مرز 20 هزار تومان رسید تا جایی که بازار دیگر کشش دلار تا مرز 20 هزار تومان را نداشت و در نتیجه با توجه به کشش بازار افت قیمت را شاهد بودیم که به تبع آن وضعیت روانی دیگری در جهت عکس آن پدید آمد و کسانی که دلار خانگی داشتند از بیم آنکه قیمت دلار بیش از این افت کند، دلارهای بیشتری را به بازار آوردند. اما فعلا نمیتوان به طور قطعی گفت که این روند به همین شکل متوقف میشود و تا اوضاع و شرایط سیاسی جامعه ما به ثبات نرسد، این وضعیت همانطور ادامه پیدا میکند.
هرازگاهی یک شوک و جهش قیمت ایجاد میشود و به دنبال آن کاهش مختصری را میبینیم. در کل نرخ دلار در کشور ما قیمت واقعی ندارد و چند برابر قیمت سال گذشته خرید و فروش میشود. حتی اگر دلار تا 13، 14 هزار تومان هم کاهش یابد باز هم قیمت واقعی که متناسب با ارزش پول ملی ما باشد، نیست. یعنی دلار 3 هزار و 600 تومانی سال گذشته، قابل تصور نیست که بالای 10 هزار تومان فروخته میشود و ما احساس کنیم دلار کاهش پیدا میکند! لذا ارزش دلار کاهش نیافته و تنها نسبت به روزهای اخیر موج روانی از بین رفته است.
در این میان برخی عنوان کردهاند که دولت عمدا دست به افزایش نرخ دلار برای جبران کسری بودجه خود میزند. اما با عقل سلیم سازگار نیست که دولت خودش بحران اقتصادی ایجاد کند. شاید دولت در گذشته قصد بالا بردن نرخ دلار تا حد معقولی را داشته، اما اگر هدف دولت را در حد معقول ببینیم، میتوانیم تصور هزار تومان افزایش را در حیطه سیاست دولت ارزیابی کنیم که البته میتواند رسما هم اعلام شود. اما واقعیت غیر از این است و الان سود این وضعیت به جیب دولت نمیرود که دولت را مسبب بهوجود آمدن این وضعیت بدانیم.
سود این وضعیت به جیب دلالان میرود و بعید است که دولت عایدی خاصی از این وضعیت داشته باشد که بخواهد کسری بودجه یا بدهیهایش را جبران کند. از طرفی بحرانی که برای دولت اعم از تعطیلی کارخانهها و معیشت مردم و نارضایتیهای اجتماعی پدید میآید، نمیتواند هدف دولت باشد و به قدری آثار زیانبار و مخربی به جا میگذارد که دولت به هیچ وجه دست به این کار نمیزند. بنابراین با این نظر که دولت تعمدا دست به این کار زده و حالا هم خودش آن را کنترل میکند تا پایین بیاورد، مخالفم. هم افزایش و هم کاهش قیمت دلار ناشی از متغیرهای سیاسی و روانی است به گونهای که یک خبر میتواند بازار را دگرگون کند.
درواقع تابع همین شرایط روحی و روانی و سیاسی است که در جامعه ما وجود دارد و در کل نمیتوانیم این را به اراده دولت نسبت دهیم. از طرفی واقعیات اقتصادی با این مسائل روانی همخوانی ندارد و کشش بیشتر از این در بازار وجود ندارد. سال گذشته هیچکس تصور نمیکرد قیمت دلار حتی به پنجهزار تومان هم برسد، ولی به شکل غیرقابل تصوری افزایش یافت که حبابگونه و ناشی از مسائل سیاسی است. این حباب زمانی میترکد که به لحاظ شرایط سیاسی به یک وضعیت باثبات در مسائل سیاست خارجی برسیم و بتوانیم آثار تحریمهای آمریکا را از بین ببریم و شرایط اقتصادی را به تبع شرایط سیاسی به سمت بهبود سوق دهیم.