به گزارش تابناک : سیدمحسن حبیبی، در همایش «حقوق شهرنشینی؛ پنجرهای به شهر انسانی» که در تالار همایشهای هتل پردیسان برگزار شد، بیان کرد: مشهد کلانشهری مرکب از شهرهای گوناگون است وتنها یک شهر نیست. باید بتوانیم از لحاظ انسانشناسانه این کلانشهر را به شهرهای دورنیاش برگردانیم.
حبیبی افزود: اگر مدیران شهری مشهد بتوانند در بحث حقوق شهروندی برنامهریزی را دوسویه کنند، آنوقت میتوانیم از مدیریت شهر صحبت کنیم و انگیزههای سوداگرانه را به چالش بکشیم. باید تجدیدنظر جدی کنیم و اجازه دهیم، شهرهای درونکلانشهر مشهد دیده شوند و با آن شهرهای درونیی گفتوگو کنیم و در انگیزههایی که داریم، مردم دخالت کنند.
وی افزود: بسیار خوشحال هستم که امروز از زبان مسئولان شهر واژگانی را شنیدم که ۳۰ سال است برای تحقق آنها تلاش میکنیم. در فلسفه میگویند اگر شی حدود نداشته باشد تعریف نمیشود، اما کلانشهر ممکن است حدود نداشتهباشد. دیگر اینکه شهر مطلوب، نه آرمانشهر، علیالاصول تعریفپذیر است، از علما بگیرید تا مسئولان، مدیران و... یک شهر مطلوب را در ذهن دارند و تعریفش میکنند، اما شهر موجود از تعریف میگریزد.
حبیبی گفت: ما یک شهر مطلوب فرضی را در ذهن داشتهایم که میخواهیم این شهر را بر پیکره موجود شهر بنشانیم، این همان انتزاع از وضع موجود است، این انتزاع است که حق به شهر را از بین میبرد و میخواهیم این را بر پیکره شهر قالب کنیم. این شهر مطلوب چگونه به یک فاجعه رسیدهاست؟
وی ادامه داد: زمانی که داریم از شهری ذهنی صحبت میکنیم، از شهری که در ذهن من و مدیر و مشاور وجود دارد، با این با شهر موجود بسی متفاوت است. فضای پنداشته، فضایی که در ذهن است با فضای واقعی فرسنگها تفاوت دارد. این موضوع دقیقا نشان میدهد که مدیر، کارشناس و مشاور، درواقع حق به شهر را نشناخته وهیچگاه در مورد آن شهر مطلوب با مردم گفتگو نشدهاست که در نتیجه به یک فضای انتزاعی تبدیل شدهاست.
حبیبی خاطرنشان کرد: زمانیکه بررسی میکنیم، مردم عادی شهر سعی میکنند این فضاها را تا حدودی با نیازهای خودشان هماهنگ کنند تا بسیار زیاد از سلطه بروکراسی بگریزند و منتظر نهادهای رسمی نشوند، در این دوران کوتاه شکلگیری سمنها در تمام امور بسیار گسترش پیدا کرده تا بتوانند در مقابل این فضای انتزاعی مقاومت کنند.
استاد تمام شهرسازی دانشگاه تهران اظهار کرد: شهری که در حال حاضر پیش روی خودمان داریم، محصول اندیشههای من و مثل من است. ما همان چیزی را میخواهیم که نظم اجتماعیمان آن را به سمتی ببرد. میبینید از یک نظم ذهنی صحبت میکنیم که با واقعیت شهر تطبیق ندارد؛ برای همین مدام عوضش میکنیم.
وی خاطرنشان کرد: ما ارزش استفاده از زمین را با ارزش مبادله بر زمین جایگزین کردهایم و به همین دلیل است که ارزش استفاده از زمین به ارزش مبادله مستقلات تغییر کرده. زمانیکه این را نگاه میکنیم آنوقت میبینیم که ما به عنوان کارشناس یا معلم، با طرحی مواجه میشویم که در بستر واقعی چیز دیگری است.
حبیبی تاکید کرد: بنده مجبور میشوم حقی به شهر بفروشم که بتوانم درآمد داشته باشم و شهر را اداره کنم، اینجاست که باید به ارزش مبادله مستقلات تسلیم شوم، آنها تعیین میکنند که چگونه شهر را اداره کنم و مردم در مقابلش سرگردان میمانند، در این شرایط شهر دیگر مکان ارتباط و تماس نخواهد بود، تماس ما از طریق حواس ما صورت میگیرد که حواس ما با شهر قطع شدهاست.
وی ادامه داد: نکته دیگر این است که ما امروزه در جایی مانند مشهدالرضا زائر را به گردشگر تقلیل دادهایم؛ ارتباطات زائر با فضا، مکان و مشهدیها را به یک بستری گردشگری تقلیل دادهایم و مکانهایی را طراحی میکنیم که مطابق گردشگر است.
حبیبی با اشاره به اینکه«برنامهریزی، طراحی و مدیریت شهری تلاش میکنند که شهر و توسعه شهری را تعریف کنند»، گفت: شهر و توسعه شهری از تعریف میگریزند و به این دلیل است که مسئولین شهری مدام در حال چالش هستند. ما زمانیکه نگاه میکنیم بحثمان دیگر در تولید فضا نیست، از تمام فضاهای عمومیمان سلب مالکیت میکنیم، این سلب مالکیت، فضاهای عمومی کشور را در اقتدار بخش خصوصی میگذارد.
وی بیان کرد: اگر بخواهیم، به شهر بپردازیم، تقریبا ارزش افزودهای که از طریق فروش تراکم انجام میشود شاید کمتر از ۹ درصد آن به مصارف عمومی شهر میرسد و بقیه آن به شهر برنمیگردد. این منطقی را که بر مالیکت مستقلات وجود دارد، باید دوباره تعریف کنیم.
این استاد تمام شهرسازی دانشگاه تهران گفت: آیا واقعا مدیریت تصمیم گرفته که در تفاهم با مردم قضایا را جلو ببرد؟ آیا تصمیم گرفته با توافق کارهارا پیش ببرد؟ آیا واقعا مدیریت شهری ما در مرکز شهر، منطقه ثامن، تصمیم گرفته که در آن چیزی که تا الان انجام میدهد تعلل کنند و با مردم مشارکت کند و از آنها مشورت بگیرد. آیا مدیریت شهری میپذیرد که این گفتگو را انجام دهد و از حضور مالکیت مستقلاتی عبور کند؟