مسوولان موسیقی و صدا و سیما پاسخ دهند
لب خوانی مسعود صابری یک خواننده آماتور و جویای نام که درک و خرد مخاطبانش را به بازی میگیرد تنها یک بخش از ماجرا است. پرسش آن است که نمونه هایی این چنین را چه کسانی و با چه هدفی پر و بال می دهند.
کد خبر: ۷۰۸۱۳۰
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۰ 27 January 2019

به گزارش «تابناک تهران»؛ پس از بالا گرفتن حرف و حدیث ها درباره ماجرای لب خوانی «حمید هیراد» به عنوان خواننده ای نورونق در کنسرت تابستان شیراز، کمتر کسی فکر می کرد که نمونه ای مشابه با اعتماد به نفسی مثال زدنی و با «پلی بک» و میکروفن خاموش مخاطبانش را سر کار بگذارد. 
پیش از آن یعنی در برنامه تحویل سال یکی از شبکه های تلویزیونی، «بهنام بانی» دیگر خواننده نوظهور اقدام به لب خوانی کرده بود که با قطع صدای استودیو، لب خوانی او هم آشکار شد. 
طی سال های گذشته چنان بازار اسپانسرینگ و چهره سازی در حوزه های مختلف هنری و فرهنگی داغ بوده که دیگری کسی انتظاری برای شنیدن حتی گوشه ای از «حنجره ای طلایی» و «نغمه داوودی» و ... ندارد و عرصه موسیقی ما در کنار ضعف محتوا و شعر و آهنگ پر شده از صداهایی که گوش و هوش را می خراشد و ذائقه را نازل می سازد. 
طی روزهای اخیر فضا مجازی شاهد انتشار محتواهایی در اعتراض به این روند بود که یکی از بهانه های اصلی این اعتراض را لب خوانی « مسعود صابری » پزشک جویای نام در عرصه موسیقی فراهم ساخت. در این میان بسیاری به نقش رسانه هایی چون صدا و سیما می تازند که از دید آن ها آنتن خود را به شهرت طلبان می فروشند یا اجاره می دهند. برخی هم در این میان به فامیل بازی و باندبازی در این رسانه اشاره دارند که باعث می شود هنرمندان واقعی دیده نشوند و در فضایی که میوه ای یافت نمی شود چغندر پادشاهی کند.
با بالا گرفتن نقدها علیه صابری و صدای ناکوک و فالش خوانی هایش در کنسرت ها به ویژه پلی بک خوانی او، یکی از کسانی که به شهرت او کمک کرد یعنی «رامبد جوان» از مردم به خاطر دعوت آقای دکتر به برنامه «خندوانه» عذرخواهی کرد. شاید این عذرخواهی رامبد جوان که البته سریعا پس گرفته شد، می توانست قدری بی احترامی به شنوایی موسیقایی مخاطبان را بزداید. شاید این اتفاق می توانست دریچه ای باشد تا برنامه های تلویزیونی نسبت به دعوت و معرفی اشخاص، اندکی مسوولیت به خرج دهند تا هرکسی را با هر حرفه و داستانی روی آنتن تلویزیون نبرند. 

** اصواتی که خاموش می شود
داستان سازی ها، اشاعه دستاوردها و موفقیت ها یا استعدادهای نهفته که ناگاه کشف می شوند، مثل نقل و نبات در بیشتر برنامه های صدا و سیما جاری است. نمونه اخیر و جنجالی آن هم آقای دکتر متخصص مغز و اعصاب که در کنار تمامی دستاوردهای پزشکی اش، از قضا برچسب خوش صدایی خورد و از او با عنوان پزشک «خودساخته» یاد شد. 
جدای از این مباحث که هر کدام فرصتی مجزا را برای نقد و بررسی می طلبد، در ارتباط با مساله لب خوانی که بارها در کنسرت ها دیده ام و در تلویزیون عادی شده است و نیز ورود خواننده های ناشی به کنسرت سازی، پژوهشگر ایرنا با «حجت اشرف زاده»، خواننده گفت و گو کرد. 
وی درباره مساله لب خوانی گفت: حوزه های تصمیم گیرنده، مدیران، تهیه کنندگان و سرمایه گذاران موسیقی باید در این باره صحبت کنند. ما مسوولان و مقام های ذی ربط داریم که مجوز می دهند مثل دفتر موسیقی ارشاد که باید در این باره صحبت کنند. سخن ما به عنوان یک خواننده یا آهنگساز در این زمینه تاثیرگذاری ندارند. 
وی در ادامه گفت: اصلا توپ نباید در زمین دوستان هنرمند باشد، اهالی هنر و خواننده نباید به این چالش وارد شوند که علیه هم صحبت کنند. منتقدان بزرگ هنری و موسیقی که در این زمینه هستند باید اظهار نظر کنند. صادرکنندگان مجوز باید پاسخگوی این وضعیت باشند. سرمایه گذارانی که روی خواننده سرمایه گذاری می کند، برنامه ای دارند که خودشان و منتقدان هنری می توانند در این باره نقد کنند و توضیح دهند. 
اشراف زاده درباره نقش سرمایه گذاران در موسیقی گفت: کلیت راه سرمایه گذاری در موسیقی نمی تواند اشتباه باشد، چنانکه در هر صنفی و در هر جای دنیا در بحث درآمدزایی مشکلات و خلاهای خاصی وجود دارد که با سیاست گذاری درست و روال طبیعی گذشت زمان به سمت بهتری خواهد رفت. 
به گفته وی، وقتی اقتصاد وارد عرصه هنر و موسیقی می شود، چرخه هنر را فعال می کند و می تواند نقطه مثبت باشد چون هنر و هنرمند نیاز به چرخه اقتصادی درست دارد، حذف سرمایه گذار از عرصه هنر مثل موسیقی، تئاتر و ... کار عبث و اشتباهی است ولی سیاست گذاری روی هنر بخشی است که نیازمند توجه تهیه کنندگان است تا تاثیرگذاری هنر بیشتر شود. 
پروژه ها و کنسرت های موفقی برگزار شده که بیش از سی تا چهل شب برگزار شده که هم درآمدزایی خوبی برای سرمایه گذار و اهالی هنر داشته و هم بار فرهنگی زیادی داشته است. بنابراین تمام کارهای انجام شده را نباید بخاطر چند مورد، زیر سوال برد. قطعا باید روال مالی و سود معقولی برای تهیه کنندگان موجود باشد که آنان هم علاقه مند به سرمایه گذاری در موسیقی باشند. حالا اگر چند مورد خواننده، اجرایش یا اشعارش مشکل دارد، نقدهایی است که بسیار درست است و به نظرم همین نقدها موسیقی را رشد می دهد. 
اشرف زاده اظهار داشت: من به عنوان خواننده مستقل با احترام به دوستان همکارم معتقدم که مسیر موسیقی از گذشته تا الان همین بوده است، خواننده های مختلفی کنار هم بودند، در زمان استاد بنان، خواننده های لب حوضی هم داشتیم. بعد از انقلاب هم انواع موسیقی، سبک ها و سلیقه ها بودند اما تاریخ نشان می دهد که چه اثری ماندگار است. همچنان که ما «جان مریم» استاد محمد نوری را می شنویم و امکان ندارد «بوی عیدی» فرهاد از خاطرمان برود ولی کارهای بسیاری تولید شده که الان اثری از آنها نیست. من اعتقاد ندارم که موسیقی ما سقوط کرده است به نظرم فضای نقد و گفت و گو یا فضای مجازی که امکان نقد را فراهم کرده است، باعث رشد موسیقی خواهد شد. کارهای جدید و حتی تلفیقی را که به دل می نشیند چرا باید به پای کارهایی که ضعیف هستند و نقد به آنها وارد است، نادیده گرفت؟ 

** جولان صنعت فرهنگی
با توجه به گفته های اشرف زاده درباره ورود و پاسخگویی مسوولان ارشاد و سرمایه گذاران کنسرت ها، سوال این است که موسیقی های ناشیانه چرا چنین ترویج پیدا می کند که حتی بلیت این کنسرت ها سریع به فروش می رود. 
از دیدگاه برخی از اهالی تعلیم و تربیت و فعالان موسیقی، درک موسیقیایی ما تحت تاثیر نظام آموزشی است و به دلیل عدم وجود جایگاهی برای تعلیم موسیقی، نه تنها ما نمی توانیم از مواهب تاثیر موسیقی بر مهارت های حرکتی، آمادگی مغز و ... بهره مند شویم بلکه از مواهب اجتماعی برای تحکیم هویت اجتماعی و... غافلیم. 
اما از دیدگاه جامعه شناسی، موسیقی همچون کالایی تلقی می شود که ارزش پولی پیدا می کند و بازار خود را دارد. در این تحلیل، موسیقی های عامه پسند که عموما بازار و طرفدار بیشتری دارد همانند کالاهای پر زرق و برق، هرچه بسته بندی شکیل تری داشته باشد و هر چه مصرف کنندگان آن موسیقی، مثل بازیگران خود را در معرض نمایش عموم قرار دهند، فروش بهتری نصیب سرمایه گذاران خواهد شد. 
در این میان، شنوندگان موسیقی بازاری، چنان محصور ضرب آهنگ ها، آواها و شعرهای بی محتوا می شوند که دیگر ذهن درگیر واکاوی شعر، محتوا و فرم موسیقی نمی شود بلکه گوش به موسیقی های تکراری و مشابه عادت می کند. مخاطب شنونده درگیر فکر کردن نمی شود و کم کم ذهن غیر فعال می شود و پویایی خود را از دست می دهد؛ اینجا است که «صنعت فرهنگی» در نبود تفکر جولان خواهد داد. 
این صنعت با عناصر فرهنگی و شبه فرهنگی، درآمدزایی دارد. صنعت فرهنگی دائما هنرمند و خواننده متمایز و متفاوت را مطرح می کند تا بیشتر بفروشد. برای این صنعت مهم نیست که خواننده به شنونده احترام بگذارد یا پلی بک و لب خوانی کند. برای این صنعت مهم نیست که خواننده صدای ناخوشی دارد یا فالش می خواند. صنعت موسیقی تنها خواننده تولید می کند، خواننده که یا دکتر بودنش او را جذاب و متفاوت کند یا با داستان مهیج از فرش به عرش، خوش صدایی را به شهرت و ثروت برساند. 
همانطور که ذکر شد، قطعا صدا و سیما در رشد این صنعت به خصوص مشهور کردن افراد ناشناس به طرز معیوب و ناشیانه ای تاثیر گذار است، چنانکه حتی ممکن است مسوولان موسیقی ارشاد نیز تحت تاثیر این وضعیت، اقدام به ارائه مجوز برای خواننده های جدید کنند. 

منبع: ايرنا
برچسب ها: مسعود صابری
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار