مهدی ذاکریان، کارشناس روابط بین الملل درباره مسائل منطقه می گوید؛ از زمانی که آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه در رأس سیاست خارجی ایران قرار گرفته است ما مورد بازی هیچ کشوری قرار نگرفته ایم، برنامه ریزی و طراحی خودمان را در سیاست خارجی و دیپلماسی داشته و در جامعه بین الملل به طور منحصربه فردی عمل کرده ایم.
کد خبر: ۷۲۵۹۰۶
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۳:۰۴ 16 March 2019
 

بازی چانه زنی و مذاکره

 

هشت اسفندماه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اسرائیل، به مسکو رفت و با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه دیدار کرد. نتانیاهو پیش از این سفر گفته بود مذاکراتش با پوتین بر بررسی راهکارهای ممانعت از نفوذ ایران در سوریه متمرکز خواهد بود.

یکی، دو روز بعد از این سفر،‌ پوتین از ایده «کارگروه خروج نیروهای خارجی از سوریه» رونمایی کرد: «به طور خلاصه، ایده کارگروه بر تشکیل ساختاری عملی مبتنی است که پس از نابودی آخرین کانون‌های تروریستی، از طریق همه طرف‌های ذی‌ربط و از همه مهم‌تر رهبری سوریه، درخصوص عادی‌سازی نهایی اوضاع این کشور تلاش می‌کند».

دو روز بعد، این گفته علی شمخانی که «ایران در جهت کمک به دولت و ملت سوریه در این کشور است و تا وقتی دولت سوریه بخواهد، هست»، جواب ایده پوتین قلمداد شد.

آخرین اظهارنظر در این زمینه به محمدجواد ظریف بازمی‌گردد. او آخر هفته گذشته در پاسخ به سؤال خبرنگار بی‌بی‌سی عربی درباره گفته حسین جابری‌انصاری، معاون وزیر خارجه که اخیرا گفته بود روابط تهران و مسکو پیچیده شده است، گفت: «روابط ما با روسیه خیلی خوب است و اختلاف‌نظر امری عادی میان دو کشور است. چیزی که معاون بنده دراین‌باره گفته، مربوط به مسئله اسرائیل است. این به آن معنا نیست که ما نمی‌توانیم با هم با تروریسم مبارزه کنیم و راهکار مسالمت‌آمیزی برای حل بحران سوریه بیابیم. موضع ایران مقابل اسرائیل معلوم است».

بله موضع ایران درباره اسرائیل موضوع گنگی نیست، اما پیچیدگی ماجرا جایابی روسیه در مثلث تهران- مسکو- تل‌آویو است.

به همین منظور سراغ مهدی ذاکریان، کارشناس مسائل بین‌الملل، رفتیم تا نسبت این اضلاع را مشخص کند.

 ‌ بعد از دیدار نتانیاهو با پوتین در مسکو و طرح ایده «کارگروه خروج نیروهای نظامی از سوریه»، این گمانه مطرح شد که مسکو و تل‌آویو سطح روابط خود را گسترش داده‌اند. آیا در سال‌های اخیر سطح رابطه این دو کشور افزایش یافته؟

از بدو تأسیس رژیم اسرائیل تا به امروز، روابط پایدار و عمیقی میان اتحاد جماهیر شوروی (و بعدتر روسیه) با اسرائیل وجود داشته و این پدیده جدیدی نیست؛ ارتباط این دو کشور دامنه‌دار و عمیق بوده است. فراموش نکنید که پیش از ایالات متحده آمریکا،‌ شوروی اسرائیل را به رسمیت شناخت.

 ‌ آقای ذاکریان، روسیه از یک‌طرف رابطه خوبی با اسرائیل دارد و از طرف دیگر با ایران و سوریه هم روابط متفاوتی دارد، به‌ نظر شما چطور باید مثلث تهران- مسکو- تل‌آویو را متوجه شد؟ روسیه در این مثلث چه نقشی را ایفا می‌کند؟

 از زمانی که آقای ظریف به‌عنوان وزیر امور خارجه در رأس سیاست خارجی ایران قرار گرفته است ما مورد بازی هیچ کشوری قرار نگرفته‌ایم، برنامه‌ریزی و طراحی خودمان را در سیاست‌ خارجی و دیپلماسی داشته‌ و در جامعه بین‌الملل به طور منحصربه‌فردی عمل کرده‌ایم.

 ‌ منظور من،‌ تعامل، بده‌بستان و کنش بود.

تعامل دارند، اما این ‌را که کشور یا کشورهایی بتوانند در مواجهه با ایران بازی کنند و امتیاز بگیرند قبول ندارم. ایران سیاست خارجی خود را به‌گونه‌ای پیش برده که ما برگ برنده‌ای در دست کس یا کسانی نباشیم. البته ادامه این رویه و موفقیت این نگاه – که ما به برگی برای بازی دیگران تبدیل نشویم – مبتنی‌بر این است که سیاست‌ خارجی در وزارت خارجی، متولی اصلی این موضوع، متمرکز باشد.

اگر بدون هماهنگی‌های لازم، نهادهای متفاوت بخواهند در یک موضوع ورود کنند، می‌تواند برای دستیابی به منافع ملی مزاحمت ایجاد کند.

در موضوع رابطه روسیه و رژیم اسرائیل، عرض کردم که این رابطه دیرینه بوده و وجود داشته و پدیده‌ای به نام «ایران» نمی‌تواند سبب انفکاک روابط سیاسی تل‌آویو و مسکو شود. البته نتانیاهو در گذشته به ‌صورت جدی فعالیت کرد و تلاش داشت که روابط مسکو و تهران، مخصوصا روابط اقتصادی این دو دولت را محدود کند. او تلاش داشت تا یلتسین [اولین رئیس‌جمهور روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی] را به این منظور متقاعد کند. پاسخی که همان‌‌موقع گرفت، این بود که ایران برای روسیه منافع اقتصادی‌ای در پی دارد که ما نمی‌توانیم از آن چشم‌پوشی کنیم.

اگر شما بتوانید در اقتصاد کشورها، تولید کشورها و بازار کشورها عجین شوید، این کشورها به سادگی از رابطه با شما چشم‌پوشی نمی‌کنند. آمریکا الان کاملا از ایران چشم‌پوشی کرده است، اما اگر اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی قفل بود، به این سادگی نمی‌توانستند این کار را بکنند.

به‌همین خاطر بود که مسکو از ایران چشم‌پوشی نکرد. در مقابل هم اگر ایران فکر کند که می‌تواند خواهان حذف روابط مسکو- تل‌آویو باشد اشتباه است؛ برای‌ اینکه در اقتصاد و سیاست مسکو، اسرائیلی‌ها و یهودی‌ها و صهیونیست‌ها رسوخ کرده‌اند. رژیمی با کمتر از 10 میلیون جمعیت توانسته در خیلی از کشورها مانند فرانسه،‌ آلمان و در خیلی از اقتصادهای بزرگ دنیا رسوخ کند.

 ‌ مسئله سوریه هم مطرح است که معادلات را پیچیده‌تر می‌کند. اگر نگوییم «رابطه استراتژیک»، بسیاری از «همکاری استراتژیک» برای توصیف همکاری ایران و روسیه در سوریه استفاده می‌کنند؛ اما حالا ماجرا در حال تغییر است، مخالفان و گروه‌های تروریستی نسبتا سرکوب شده‌اند و پوتین از کارگروه خروج نیروهای نظامی از سوریه صحبت می‌کند؛ ‌درست فردای دیدار با نتانیاهو. ما با این سؤال روبه‌رو هستیم که ادامه همکاری‌ها در سوریه چطور پیش خواهد رفت؟ منافع مسکو در چیست و چطور می‌خواهد بین منافع متضاد ایران و اسرائیل عمل کند؟

شما در نکته اول خودتان اشاره کردید که برخی از «همکاری استراتژیک» بین ایران و روسیه صحبت کرده‌اند. معتقدم که تحلیل‌ها و ارزیابی‌ها در ایران دقیق نیست و بر پایه دانش روابط بین‌الملل صورت نمی‌گیرد؛ بلکه بر پایه فهم عمومی و دانش همگانی انجام می‌شود که از عمق کافی برخوردار نیست و از واژگان در حد معلومات عمومی استفاده می‌شود. روابط ایران و روسیه نه‌تنها استراتژیک نیست؛ بلکه حتی همکاری ما راهبردی هم نیست. آنچه می‌توان به آن اشاره کرد، «همسویی» ایران و روسیه در مسئله سوریه است.

اینکه عده‌ای در ایران این تلقی را داشته باشند که ما می‌توانیم با روس‌ها اتحاد، ائتلاف، روابط استراتژیک یا حتی همکاری استراتژیک داشته باشیم، برداشت غلط و نادرستی است. ما اساسا نه می‌توانیم،‌ نه خواهیم توانست و نه باید با روس‌ها به همکاری استراتژیک فکر کنیم و در آن مسیر نباید حرکت کنیم.

به این ‌خاطر که انتظار و تحملی که روس‌ها دارند، بسیار توسعه‌طلبانه‌تر است، از خواسته‌هایی که آمریکا از سایر کشور دارد؛ اگر به نوع روابطی که روس‌ها با اوکراین، روسیه سفید یا سایر کشورهایی که متحد استراتژیک روسیه بودند یا همکاری استراتژیک داشتند، نگاه کنید، به مطلبی که من درباره روابط روسیه و سایر کشورها عرض می‌کنم، پی می‌برید. نوع نگاه روس‌ها این است که در منطقه خاورمیانه متحدان سنتی و رسمی خود را دارد دانه به دانه مانند دومینو از دست می‌دهد.

 ‌ بعد از بهار عربی این اتفاق شروع شد؟

خیر، از 11 سپتامبر. اول سقوط عراق بود. عراق الان در مشت غربی‌ها است. بعد از آن لیبی بود و همین‌طور جلو آمد. دیگر سقوط سوریه برای روس‌ها پذیرفتنی نبود. همکاری‌های جدی و امنیتی‌ای بین روس‌ها و سوریه در زمان حافظ اسد به وجود آمده بود. حزب بعث به اتحاد جماهیر شوروی و روس‌ها متمایل بود. ورود روسیه به سوریه زمانی مطرح شد که غرب آلترناتیو بشار اسد را گروه‌های نزدیک به خودش در نظر گرفت. مسکو آمادگی کامل داشت و الان هم دارد که بشار اسد را فدای منافع خود کند، اگر آلترناتیو مناسبی برای او وجود داشته باشد.

این نگاه روسیه کاملا با نگاه ایران به سوریه متفاوت بود. ایران به موضوع سوریه از منظر مقاومت، مسئله اسرائیل و حوزه نفوذ خودش نگاه می‌کرد؛ بنابراین اینجا فقط همسویی به ‌وجود آمد، نه روابط یا همکاری استراتژیک؛ بنابراین اینکه انتظار داشته باشید وقتی اسرائیلی‌ها پایگاه‌هایی از ایران را در خاک سوریه تضعیف کنند، پدافند روسی آنجا عمل کند، درست نیست. روسیه این ‌کار را به‌هیچ وجه انجام نمی‌دهد و علاقه‌ای هم ندارد که ایران در خاک سوریه قدرتمندتر از خودش باشد؛ بنابراین بدش هم نمی‌آید که ایران گاهی از سوی اسرائیل تضعیف شود.

 ‌‌ تصویر آینده روسیه هنوز هم نامشخص است. به ‌نظر شما پوتین چقدر بر کارگروه خروج نیروهای خارجی از سوریه اصرار خواهد کرد؟ و اینکه با خارج‌شدن نیروهای نظامی منافع روسیه چه می‌شود و ایران در قبال این پیشنهاد چه خواهد کرد؟

دو بحث مطرح است؛ اینکه آیا نیروهای نظامی‌ای که در سوریه هستند، به دعوت دولت قانونی آنجا هستند یا خیر. کشورهایی که با دعوت دولت قانونی (مشروعیت ملی) یا با قطع‌نامه شورای امنیت (مشروعیت بین‌المللی) در سوریه حضور ندارند، قطعا باید خاک سوریه را ترک کنند؛ نیروهای کشورهایی مانند آمریکا و دیگر کشورهایی که در خاک سوریه عملیات انجام داده‌اند.

اما صحبتی که از سوی آمریکایی‌ها مطرح می‌شود، تمرکز بر خروج ایران از منطقه است. این در حالی است که همه کشورها در سوریه حضور دارند و چنین خواستی دیگر غیرقانونی و نپذیرفتنی می‌شود. اینجا است که پیشنهادی که پوتین می‌دهد، معقول‌تر به‌ نظر می‌رسد؛ به‌ویژه با توجه به جایگاهی که روسیه در شورای امنیت و نظام بین‌الملل دارد. به‌هر‌حال روسیه به‌عنوان یکی از قدرت‌های جهانی مطرح است؛ بنابراین نوع نگاه ایران اگر از زبان ایران مطرح می‌شد، خیلی مورد پذیرش قرار نمی‌گرفت؛ اما وقتی از سوی مسکو مطرح می‌شود، از‌آنجایی‌که نفوذ و قدرت بیشتری دارد، مورد توجه قرار می‌گیرد.

 ‌ یعنی به ‌نظر شما این پیشنهاد روسیه، خلاف منافع ایران نیست؟

به نظر من خلاف منافع ایران نیست. حضور نیروهای بیگانه در منطقه خاورمیانه پذیرفتنی نیست؛ مگر با قطع‌نامه‌های شورای امنیت یا دعوت دولت رسمی باشد.

 ‌ با توجه به این توضیحات آیا در زمینه سوریه باید از پایان «همسویی» ایران و روسیه صحبت کرد؟

من پایانی نمی‌بینم. کشورهای دیگر که حاضر به ترک منطقه نیستند؛ بنابراین این همسویی ادامه دارد.

 ‌‌ ارتباط نتانیاهو با مسکو برای همسویی ایران و روسیه مشکل‌ساز نمی‌شود؟

قطعا مشکل‌آفرین است. در این سفرها تقاضا و درخواست‌های یک کشور به کشور دیگر منتقل می‌شود. میزان چانه‌زنی و ادله‌ای که مطرح می‌شود، قطعا تأثیرگذار است. این به ما بستگی دارد که روس‌ها را متقاعد کنیم که این‌‌طور نگاه‌ها درست یا نادرست است.

از: حسین جلالی

منبع: روزنامه شرق

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار