گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تهران پرس– محمدعلی سافلی: فیلم «لباس شخصی» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیه‌کنندگی حبیب والی‌نژاد در ماراتن جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده است. فیلمی در ژانر سیاسی که حوادث مربوط به سالهای ۶۰ الی ۶۲ را روایت می‌کند.
کد خبر: ۸۲۰۷۰۵
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۷ 06 February 2020
 
 
به بهانه اکران «لباس شخصی»/ نمایش "حزب جاسوسان" بر پرده سینما بعد از ۴ دهه

 

گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تهران پرس– محمدعلی سافلی: فیلم «لباس شخصی» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیه‌کنندگی حبیب والی‌نژاد در ماراتن جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده است. فیلمی در ژانر سیاسی که حوادث مربوط به سالهای ۶۰ الی ۶۲ را روایت می‌کند. 

اگرچه روایت این سالهای پر التهاب تاریخ انقلاب سابق بر این با فیلم‌هایی همچون «ماجرای نیمروز» و «ردّ خون» در جشنواره چندسال گذشته به نمایش درآمده بود اما محتوای لباس شخصی پرداختن به موضوعی است که تاکنون ردی از آن در تاریخ سینما دیده نمی‌شد و آن هم “حزب توده” است. 

فیلم فارغ از ایرادات شکلی که بخاطر فیلم‌اولی بودن کارگردان آن قابل اغماض است، به تاریخ وفادار بوده و کسی که اندکی با حزب توده آشنا باشد اسامی همچون پرتوی، کیانوری، ناخدا افضلی و رحمان هاتفی او را به دالان تو در توی حزبی خواهد برد که امام خمینی از آن به «حزب جاسوسان» یاد کرد و به افشا و دستگیری شبکه جاسوسی توده در ارتش می‌پردازد.

در این یادداشت به مناسبت اکران لباس شخصی نگاهی به حیات حزب توده خواهیم داشت.  

حزب توده اگرچه این روزها برای نسل جوان ناشناخته است اما از دهه ۲۰ تا اواخر دهه شصت یکی از احزابی به شمار می‌رفت که نامش با خیانت گره خورده بود. این حیات خیانت آمیز حزب توده نه فقط به اعتراف نیروهای مسلمان و انقلابی‌ها رسیده است بلکه جریان‌های ملی گرا و حتی برخی مارکسیست‌ها همچون مصطفی شعاعیان نیز در نامه‌‌ای که به مصدق نوشته بود به خیانت حزب توده معترف‌است.

حزب توده ۷ مهرماه سال ۱۳۲۰ و بعد از تبعید رضاشاه، با حضور بازماندگان گروه ۵۳ نفر(۵۳ نفر از اولین گروه‌های کمونیستی در ایران به رهبری دکتر تقی ارانی بود) اعلام موجودیت کرد. در این حزب برخی چهره‌های ملی و همچنین کمونیست‌هایی خارج از گروه ۵۳ نفر حضور داشتند.

این حزب پس از تدوین اساسنامه، مشغول سازماندهی شد و کار خود را از تهران آغاز کرد و نخستین کنگره خود را در سال ۱۳۲۱، برگزار کرد. در این سالها نیروهای شوروی خاک آذربایجان را به تصرف خود درآورده بودند و توده‌ای ها هم توانستند با حمایت شوروی، هشت نماینده در مجلس شورای ملی دوره چهاردهم داشته باشد و فراکسیون توده را به وجود آورند. با پیدایش فرقه دمکرات آذربایجان به رهبری جعفر پیشه‌وری، اوج فعالیت این حزب است و توده توانست وزرایی را در کابینه احمد قوام داشته باشد.

در واقع نام توده از ابتدا با شوروی پیوند خورده بود و به عنوان شعبه‌ای از KGB فعالیت می‌کرد: “توده‌ای‌ها می‌گفتند ایران مانند «سیب‌گندیده» است که دیر یا زود به چنگ شوروی می‌افتد و به سوسیالیسم ملحق خواهد شد.”(گفتگوی خبرگزاری تهران پرس با پروفسور سید حسن امین از اعضای جبهه ملی ایران)

این وابستگی به شوروی موجب می‌شد تا توده‌ای ها عملاً در برابر ایران احساس بی‌مسئولیتی کنند و گاه با خیانت و وطن‌فروشی به شوروی خدمت کرده باشند.

“هر وقت با توده‌ای‌ها در مورد ایران و ملی‌گرایی صحبت می‌کردیم، آنان این دیدگاه‌های ما را رد می‌کردند و می‌گفتند ما باید نگاهمان به اتحاد جماهیر شوروی باشد. توده‌های‌ها می‌گفتند «شوروی قطب زحمتکشان عالم و میهن ماست»! از این رو توده‌ای‌ها مورد تمایل ما نبودند”.(گفتگوی تهران پرس با نظام‌الدین قهاری عضو نهضت خداپرستان سوسیالیست)

البته ارتباط با شوروی مانع از این نمی‌شد تا توده‌ای ها از سایر ابرقدرت‌ها اطاعت نکنند. آیت‌الله کاشانی رهبر نهضت اسلامی ایران در دوران ملی شدن نفت در مصاحبه‌ای با روزنامه ایران ما در تاریخ ۴ مرداد ۱۳۳۰، خط فریب توده را آشکار می‌‌سازد:” و اما راجع به حزب توده. انگلیس‌ها موقعی که نفعشان ایجاب کند برای فشار آوردن به بعضی مقامات هیات حاکمه ایران و ترساندن آنها حزب توده را مستقیم یا غیر مستقیم توقیت می‌کند تا بعضی از اعضای هیات حاکمه از ترس حزب توده بیش از پیش خود را به‌دامان سیاست استعماری انگلستان بیفکند…”

متاسفانه تندباد حوادث در سال‌های ابتدایی انقلاب و مشی منافقانه توده‌ای ها موجب شده بود که کمتر کسی خیانت‌های آنها را گوشزد کند یا به یاد آورد. با این‌حال شخصیت‌هایی همچون شهید بهشتی به‌دلیل تیزبینی و بصیرت خود در مناظره‌ با نورالدین کیانوری دبیرکل توده می‌گویند: “من به عنوان یک تحلیل‌گر حزب توده را، گذشته‌اش را، گذشته خائنانه به ایران و اسلام و انقلاب می‌دانم.”

حال با همین نگاه تحلیلگرانه به حیات خائنانه توده در مقطع دهه ۳۰ و نهضت نفت می‌پردازیم. آنچه موجب شده تا اکثر جریان‌های سیاسی از ملی گراها تا جریان‌های مسلمان توده را خائن بدانند، اقدامات آنها در دوران ملی شدن صنعت نفت بود.

حزب توده در آن دوران از آنجا که زمام امور کشور در دستان دکتر مصدق و آیت‌الله کاشانی بود از آزادی عمل به‌وجود ‌آمده استفاده کرد اما به‌دلیل وابستگی به شوروی‌ و سرویس امنیتی این کشور ساز مخالفت با ملی شدن نفت را در پیش گرفت و با وجود اینکه تعداد اعضای خود را به ۱۰ هزار نفر رسانده بود وشبکه‌ای از نظامیان را در ارتش سازماندهی کرده بود در برابر کودتای ۲۸ مرداد سیاست عدم مقاومت را در پیش گرفت.

توده اگرچه تاحدی به مصدق پیوند خورده بود اما نه او را زمامداری ملی می‌شناخت و نه نماینده بورژوازی ملی ایران بلکه مدعی بود هدف نهایی مصدق چیزی جز تحکیم نفوذ امپریالیزم در کشور ما نیست.(کتاب گذشته چراغ راه آینده است) همین مسئله موجب شد تا بعد از استعفای مصدق و نخست‌وزیری احمد قوام حزب توده مشی بی‌طرفی در پیش بگیرد در حالی‌که مردم با تجمع در خیابان‌ها قیام کرده و شهید شدند که به قیام ۳۰ تیر معروف است.

جشنواره جهانی فیلم فجر ,

حزب توده در کودتای ۲۸ مرداد به‌رغم داشتن شبکه‌ای از افسران نظامی در لاک سکوت فرو رفت تا انگلیس و آمریکا کار خود را کنند

توده‌ تا قبل از روز کودتا به دولت مصدق هشدار می‌دادند در برابر توطئه‌ها مقاومت کند اما درست در روزی که باید او را در برابر توطئه یاری می‌کردند در لاک سکوت فرو رفتند.

توده‌ای بعد از آن که در ۲۵ مرداد اولین کودتای علیه مصدق خنثی شد، در خیابان‌های تهران و در اتوبوس‌ها شعار دادند که «زِ قدرت توده‌ای، شاه فراری شده» و مجسمه‌های رضاشاه و محمدرضارا پایین کشیدند و مردم به هراس افتادند که اگر شاه از مملکت رفته باشد کشور به دست توده‌ای‌ها خواهد افتاد و کشور ایران از اقمار جماهیر شوروی خواهد شد.

حضور گسترده حزب توده و تبلیغات شدید کمونیستی آن و احتمال اینکه در حکومت توفیق حاصل می‌کنند و مصدق را تحت کنترل می‌گیرند از عواملی بود که مذهبیون را از صحنه مبارزه خارج ساخت و کار کودتا را تسهیل کرد و در زمانی که مصدق با کودتای آمریکایی در حال از صحنه خارج شدن بود به یاری او نیامدند.

به گفته فریدون کشاورز از اعضای اولیه حزب توده، صبح کودتا هیئت اجرایی حزب جلسه‌ای داشت و پیشنهاد می‌شود که با دستور اعتصاب عمومی، کارگران برای حمایت از مصدق به خیابان بیایند اما نورالدین کیانوری مسئول وقت سازمان افسران حزب به بهانه اینکه مصدق بر اوضاع مسلط است کاری نمی‌کند و با تعلل کشور را در اختیار کودتاچیان قرار می‌دهند.

اگرچه این سکوت خائنانه به ضرر خود آنها تمام و عده‌ای از آنها شکنجه و مجازات شدند و سازمان‌های مخفی‌شان در ارتش کشف و نابود شد اما عدم سازماندهی نیروها برای حمایت از مصدق، عدم درخواست برای اعتصاب کارگران و یا ورود نکردن شاخه نظامی توده در ارتش گناه نابخشودنی آنها به‌شمار می‌رفت و تا سال ۵۷ که برخی اعضای آن در شوروی بودند و عده‌ای هم در زندان‌ها به‌سر می‌بردند، فعالیت انقلابی چندانی از آنها سراغ نداریم.

با پیروزی انقلاب اسلامی، حزب توده مرحله جدیدی از فعالیت‌های خود را آغاز کرد. این حزب اگرچه در ظاهر با انقلاب اسلامی مردم ایران همراهی کرد و اعلام داشت به نظام جمهوری اسلامی رای آری خواهد داد، اما به دلیل وابستگی که به شوروی داشت، مخفیانه به جاسوسی و مبارزه با نظام تازه تاسیس اسلامی ایران پرداخت.

جشنواره جهانی فیلم فجر ,

دستگیری نورالدین کیانوری رهبر حزب توده توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران

در نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، رهبری حزب توده با تمهیداتی به داخل کشور منتقل شد. کیانوری دبیرکل حزب در این خصوص گفته است: «با پیروزی انقلاب و پیدایش شرایط جدید سیاسی در ایران، از اول فروردین ۱۳۵۸ تا آخر اردیبهشت همان سال همه کادرهایی که داوطلب بازگشت به ایران بودند، مهاجرت را ترک کرده و به کشور بازگشتند. من شخصاً روز ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم. همسرم مریم که عضو کمیته مرکزی بود، اوایل فروردین به ایران آمده و فعالیت­های اولیه تشکیلات دمکراتیک زنان را آغاز کرده بود. زمانی که من به ایران آمدم، کار اساسی تجدید سازمان انجام شده بود… در خیابان ۱۶ آذر روبروی ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران، نیز ساختمانی به عنوان دفتر مرکزی حزب تهیه شده بود.»

سازمان نظامی حزب توده یکی از ارکان مهم این حزب در جاسوسی از مراکز، تجهیزات و طرح‌های نظامی ایران برای شوروی بود که از پیش از انقلاب اسلامی فعالیت داشت. از این رو سابقه جاسوسی شوروی از ایران به پیش از انقلاب اسلامی برمی‌گردد. سرلشکر مقربی عامل نفوذی و جاسوسی شوروی در ارتش ایران بود که دستگیر و محاکمه شد. اگرچه در خصوص ارتباط مقربی با حزب توده اسنادی منتشر نشده است، اما او پس از کودتای ۲۸ مرداد و انحلال حزب توده، مدتی به اتهام ارتباط با حزب توده دستگیر و سپس آزاد شد.

حزب توده پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت بسیاری در کسب اطلاعات و جاسوسی از ایران داشت. حسن انتظاری از اعضای انجمن اسلامی نیروی هوایی ارتش می‌گوید: «حزب توده در زمینه جمع‌آوری اطلاعات از شبکه بسیار گسترده و بانفوذی برخوردار بود.»

سازمان نظامی حزب توده شامل افسران، فرماندهان نظامی و مسئولان غیرنظامی بود که در نیروها و رسته‌های مختلف ارتش ایران فعالیت داشتند. این سازمان از نیمه سال ۵۸ شکل جدیدی به خود گرفت و مهدی پرتوی از سوی نورالدین کیانوری دبیر اول حزب، به عنوان مسئول این سازمان معرفی شد. به گفته محسن رضایی فرمانده وقت اطلاعات سپاه تعداد اعضای این سازمان حدود ۶۰-۵۰ نفر بود. همچنین در برخی نوشته‌ها تعداد اعضای این سازمان ۱۱۴ نفر عنوان شده است.

مهمترین اعضای سازمان نظامی حزب توده، ناخداافضلی فرمانده نیروی دریایی ارتش، سرهنگ عطاریان فرمانده قرارگاه غرب نیروی زمینی ارتش، سرهنگ کبیری فرمانده یگان‌های کماندویی هوابرد ارتش معروف به کلاه‌سبزها و سرهنگ رحیم شمس شاغل در وزارت دفاع بودند که با مهدی پرتوی به طور مستقیم ارتباط داشتند. باقی اعضای این سازمان مخفی نیز از طریق شاهرخ جهانگیری سرشاخه اول نظامی هوایی و دریایی حزب و امیر معزز با پرتوی ارتباط داشتند.

با پیگیری نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، اسرار ارتباط شبکه مخفی نظامی حزب توده با کا.گ.ب (سازمان امنیتی شوروی) کشف شد و حزب آماج کنترل‌ها و هشدارهای اطلاعاتی – عملیاتی قرار گرفت. رهبری حزب به شدت به تدارکات دفاعی در ابعاد اطلاعاتی ـ سیاسی و تبلیغاتی پرداخت و کوشید تا خود را از زیر فشار برهاند. از جمله در نیمه سال ۱۳۶۱ به قطع ارتباط مستقیم با شوروی دست زد و ارتباط تشکیلات مخفی ـ نظامی را پیچیده‌تر و مستورتر ساخت.

سازمان اطلاعات شامل سه بخش چپ، راست و التقاط بود. حزب توده توسط بخش چپ اطلاعات سپاه زیر نظر بود و نیروهای امنیتی سپاه مدت‌ها روی حزب توده کار کردند تا اینکه در اواخر سال ۶۱، با اجرای عملیاتی با عنوان امیرالمومنین (ع) توانستند برخی از سران این حزب و سازمان نظامی آن را دستگیر کنند.

اعضای حزب توده علاوه بر جاسوسی و اقدامات خرابکارانه‌ای که در جریان جنگ ایران و عراق انجام دادند، تلاش داشتند کودتایی را در ایران اجرا کنند. در نیمه دوم سال ۱۳۶۱، اطلاعاتی نیز مبنی بر توطئه گسترده حزب توده برای براندازی نظام جمهوری اسلامی در اختیار مسئولان نظام قرار گرفت. برنامه آنان برای کودتا این بود که همچون ماجرای افغانستان، ابتدا تظاهرات و اعتراضاتی را انجام بدهند. سپس مراکز مهمی همچون مجلس شورای اسلامی و سازمان صدا و سیما را در دست بگیرند و اعلام تشکیل حکومت جدید کنند و در ادامه نیروهای نظامی شوروی با تانک از مرزهای شرقی وارد کشور شوند.

محسن رضایی در این رابطه گفته است: «حزب توده مثل موم در دست اطلاعات سپاه قرار گرفت.» او همچنین عنوان کرده است: «سازمان اطلاعات سپاه به خاطر کار اطلاعاتی که از اول انقلاب روی توده‌ای‌ها شروع کرده و نفوذی که در حزب توده کرده بود تقریبا همه شبکه‌های مخفی و علنی حزب توده را زیر نظر داشت… وقتی این را خدمت امام مطرح کردم، امام فرمود که این بیشتر شبیه یک قصه است تا یک واقعیت اما یک در هزار هم اگر احتمالش باشد شما باید این مساله را جدی بگیرید و عملا به دستور خود حضرت امام برخورد با اعضای توده صورت گرفت چرا که این‌ها در آستانه برگزاری یک تظاهراتی جلوی صدا و سیما بودند که وارد آنجا شوند.»

ساعت ۴:۳۰ بامداد روز ۱۷ بهمن ۶۱، با دستگیری نورالدین کیانوری دبیر اول کمیته مرکزی حزب توده و همسرش مریم فرمانفرمائیان فیروز عضو هیئت سیاسی کمیته مرکزی حزب، نخستین مرحله عملیاتی آغاز شد. باتلاش پیگیر نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فاصله‌ای کمتر از دو ماه، تمامی اطلاعات کلیدی از عملیات پنهانی حزب توده به دست آمد و سازمان‌های مخفی و نظامی و شبکه‌های جاسوسی آن نیز کشف شد.

دومین مرحله عملیات با نام «حضرت امیرالمومنین(ع)» بر مبنای اطلاعات کشف شده در مرحله نخست، در شب میلاد امام علی(ع) در ۷ اردیبهشت ۶۲ انجام شد. در این عملیات، حدود ۱۷۰ نفر از کادرهای حزبی و اعضای سازمان‌های مخفی و نظامی و عوامل جاسوسی و نفوذی در تهران و بیش از ۵۰۰ نفر در شهرستان­ها دستگیر شدند. هم‌چنین حدود ۸۰ واحد خانه مخفی حزب، سه محل جاسازی شده اسلحه شامل ۲۰۰ قبضه انواع سلاح کمری، تفنگ ژـ۳، کلاشینکف، آرپی‌جی۷، تیربار و مقادیر زیادی فشنگ و نارنجک، صدها دستگاه اتومبیل و موتورسیکلت، انواع وسایل چاپ و تکثیر و آرشیوهای محرمانه حزبی و قریب به ۹ میلیون تومان وجه نقد به دست آمد.

نورالدین کیانوری، دبیر اول کمیته مرکزی حزب توده در اولین افشاگری تلویزیونی خود، تخلفات حزب توده را در شش محور بیان کرد که از جمله این محورها وابستگی به شوروی، جمع‌آوری سلاح و استفاده ابزاری از برخی نظامیان در این تشکیلات برای کسب خبر و ارسال به شوروی بود.

جشنواره جهانی فیلم فجر ,

ناخدا افضلی فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش(نفر اول از سمت چپ) از اعضای شبکه جاسوسی حزب توده

۹ نظامی از جمله ناخدا افضلی، سرهنگ عطاریان و سرهنگ کبیری از اعضای سازمان نظامی حزب توده به جرم جاسوسی برای شوروی که آن روزها از حامیان اصلی صدام در جنگ با ایران بود، اعدام شدند. حزب توده از سال‌های آغازی حیات خود نقش ستون پنجم برای شوروی را ایفا می‌کرد و به گفته کیانوری «به علت آن چسبندگی و وابستگی که طی چندین ده سال بین حزب ما و حزب کمونیست اتحاد شوروی برقرار شده بود، نتوانستیم خودمان را از این وابستگی خاص بکنیم.»

بعد از دستگیری عوامل توده توسط نیروهای سپاه پاسداران، امام خمینی(ره) در پیامی با تقدیر از این حرکت پاسداران برای اولین بار لفظ «سربازان گمنان امام زمان(عج)» را برای نیروی اطلاعاتی سپاه بکار برند. امام خمینی در این پیام فرمودند: «جوانان ارجمند و عزیز ما در جبهه‌های داخلی از عمق جنگل‌های وسیع تا بیغوله‌ها و پناهگاه‌های بزرگ منحرفان غافل از خدا، از دمکرات و کومله تا منافقین و فدایی خلق و حزب خلق به اصطلاح مسلمان تا حزب توده و سایر گروهک‌های کوچک و بزرگ را با فداکاری‌ها و خداطلبی‌ها آنچنان قلع و قمع کردند که دنیا را با همه دشمنی‌ها که دارند به اعجاب و تحیّر درآوردند. توجه به کارآمدی امنیتی و اطلاعاتی این جوانان گمنام پاسدار و بسیج و کمیته و دادستانی و دیگر دلباختگان در راه خدا در به دام انداختن سران خیانت‌کار حزب توده که چون مار پر خط و خال در براندازی اسلام فعالیت منافقانه داشتند و هر یک سابقه‌های طولانی بیست ـ سی ساله در جهات تشکیلاتی و اطلاعاتی و جاسوسی داشته‌اند و از تخصص در این امور بهرۀ وافی داشتند. موجب سرفرازی امت اسلامی است که چنین فداکارانی دارد.»

محسن رضایی در مقایسه حزب توده با سازمان مجاهدین خلق گفته است: «احزابی مثل حزب توده سابقه تاریخی داشت و منافقین از نظر تجربه مبارزاتی و اطلاع از انواع شبکه‌های امنیتی دنیا، بچه‌های کیانوری و این‌ها بودند، ولی حزب توده از نظر پیچیدگی و سخت بودن تشکیلات انگشت منافقین هم نمی‌شد. مثلاً گروه‌های چپ خیلی سریع‌تر از منافقین اعتراف می‌کردند و اخبار و اطلاعات‌شان را لو می‌دادند. یا در مواجهه و تیراندازی و درگیری و زد و خورد اصلاً با هم قابل مقایسه نبودند. توده‌ای‌ها سریع تسلیم می‌شدند، ولی ما با منافقین درگیری‌های سخت و شدیدی داشتیم.»

فروپاشی حزب توده به حیات ستون‌پنجم شوروی در ایران پایان داد و کانال اصلی سیاست مداخله‌جویانه و کودتاگرایانه روس‌ها را مسدود ساخت. اگر فعالیت حزب توده ادامه می‌یافت، با گسترش شبکه نظامی – اطلاعاتی و نفوذی که در نهادها و ارگان‌های جمهوری اسلامی ایران برای خود فراهم می‌کرد، در شرایط داخلی و بین‌المللی مساعد، زمانی که عوامل و زمینه‌های براندازی طبق تحلیل‌های حزب توده و شوروی فراهم می‌شد، به عملیات براندازی کودتاگرایانه علیه نظام جمهوری اسلامی دست می‌‌زد. این توطئه چه‌بسا در یک مقطع حساس و بحرانی سیاسی – اجتماعی می‌توانست به‌شکل تصرف یک نقطه بی‌اهمیت و دورافتاده کشور، تشکیل یک دولت‌مستقل مارکسیستی در آن و سپس دعوت «ارتش سرخ اتحاد شوروی» اجرا شود و بدین‌سان عملیات کودتا و براندازی با اشغال نظامی تکمیل شود.

به هرحال، پرونده حزب توده، ۵ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای همیشه پیچیده شد تا یکی از رازآلودترین احزاب ایرانی، با فکر غلط براندازی نظام برای همیشه به کار خود در ایران پایان دهد.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار