کد خبر: ۸۷۵۴۲۰
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۹ - ۲۳:۳۳ 14 July 2020

اصلاحات بدون انتقادپذیری ممکن نیست و شرط اول آن از خود متشکر نبودن است.
اینکه دنیا به ما زنگ میزنند تا الگوی مدیریت کرونای ما را کپی کنند خط اول مدیحه از خودتعریفی ست!
اینکه یاد گرفتیم با تصورات واهی یک مرد فراری در نیمه راه، یک طرح توهمى را بی‌نقص بدانیم و شکست آن را در همه ابعاد ممکنه پیروزی تبلیغ کنیم، زیرساخت از خود «متشکریسم سلامت ایرانی» بود.
ویژگی «از خود متشکریسم» اینجاست که قبل از آنکه خط نوشتن را یاد بگیریم ارژنگ خطاطی برای سرمشق دیگران منتشر کنیم و قبل از آنکه املای مخطط خود را به تصحیح قلم قرمز تاریخ ورق بزنیم، آن را به موزه کتابهای سرمشق دستنویس بسپاریم...
«از خود متشکریسم» مدتهاست آفت آسیب‌شناسی توهم بی‌نقصی بى مرز ما شده است و تا نمی در خاک چاهی که کنده‌ایم میزند، تصور رسیدن به چشمه آب حیات ما را از نشت لوله فاضلاب همسایه غافل میکند.
اتفاقات طبیعت را به نام حرکات جنبشی روده باریک خودمان سند میزنیم و فکر میکنیم هر خم شدنی از شدت خنده لزوماً رکوع مردم دنيا به ماست...
با منع خبر استیضاح به وضع تبر استهزاء میرسیم اما درک نمیکنیم چرا خود را قبله عالم دانستن ما را به جایی نمی‌برد زیرا فرض کردیم دنیا به دنبال ماست...
قافله غافله ما قصد سفر به سرمنزل مقصود ندارد بس که تبلیغ کردیم معشوق همینجاست و همه چشمهاشان به دنبال حرکات و سکنات ماست!
آسیب‌شناسی میکوشد با قبول قطعی‌الخطا بودن انسان برای اصلاح یک غلط‌کرده سهوی تلاش کند اما تا وقتی املای رونشده خود را انشای سرمشق دیگران میدانیم، امیدی به اصلاحات ما نیست.
غرور، ژن اول آسیب‌پذیری در برابر بیماری «از خود متشکریسم» است!
اين وقتی ست كه ظرفیت راهبری و لیاقت مسئولیتی که بزرگتر از هویت ماست به ما اعطا شده باشد.
کسانی که به توخالی بودن طبل ما باور نداشتند به قمپز پرطمطراق ما دل‌ خوش کردند...
ما نمیدانستیم المپیک سواد پزشکی در طول تاریخ یکبار برگزار میشود، ما برای تیم ملی فوتبال نخبه و خبره ورزشی گرفتیم اما در تیم ملی پزشکی هر طور وصله‌ای را چسباندیم...
وصله چسباندیم که بیسواد مدرک دکترا بگیرد چون فکر کردیم مدیریت علم طبابت نیاز ندارد...
امروز آن وصله‌ها دارد پاره میشود و تازه داریم میفهمیم که دکتر شدن، مدرک کافی برای دکتر بودن نیست،
مدیریت پزشکی چیزی بیشتر از مدرک پزشکی میخواست و ما اتفاقاً نورچشمی‌هایی را که پزشکی بلد نبودند اما پزشک‌شان کرده بودیم، به صندلی مدیریت نشاندیم چون طبابت بلد نبودند... بلد نبودند...
امروز در المپیک پزشکی هرکول تقلبی ما زیر وزنه میزاید زیرا دکتر شدن را ساده کردیم و فکر کردیم مدیریت در پزشکی نیازی به مهارت در علم طبابت ندارد...
ساختارشکنی که برای شکستن ساختار از فونداسیون شروع کرد امروز علمکهاش قدرت تاب‌آوری ندارد و دارد سقف بیستون بر سرش آوار میشود، اما هنوز دست از بیماری عمیق «از خودمتشکریسم» برنمیدارد.
باری برای اینبار غلط نکردن باید یکبار «غلط کردم» را یاد گرفته باشیم.
از خود متشکریسم ایرانی ریشه پاتولوژی سقوط طب امروز ما در فقره کرونا ست.
تنها با اعتراف به «غلط کردم» میشود از غلطهای بعدی نجات یافت...
اما ما آنقدر قوی هستیم که منتقد را وادار به غلط کردم میکنیم...
انتهای پیام/*

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار