نوشته‌ی: راشدانصاری
کد خبر: ۸۸۱۱۵۸
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۰:۲۴ 28 July 2020

مدتی است تلویزیون زیرنویس‌هایی را با عنوان"صاحب خانه ی خوب" پخش می‌کند، که در آن هموطنان عزیز با ارسال پیام از صاحب خانه‌های خود تشکر و قدردانی می‌کنند. بنده نیز به نوبه‌ی خود اقدام به نوشتن مطلبی تحت عنوان " صاحب خانه ی بد" می‌کنم. با ذکر این نکته که این نوشته را به دلایل خاصی در ۹ بند نوشته ام.
زیاد به مغزتان فشار نیاورید، در پایان متوجه خواهید شد.
۱- حدود ۱۸ سال است که ما در خانه‌ی آقای سالاری مستاجر هستیم و در این مدت حتی یک بار هم صاحب خانه ی ما نیامد بگوید لطفاً جُل و پلاس تان را جمع کنید و بروید دنبال کارتان. اگر مثلاً ده سال پیش این کار را انجام داده بود، و هر سال آلاخون والاخون می شدیم؛ تا حالا فکری به حال خودمان کرده بودیم و صاحب ِ خانه ای شده بودیم.به همین دلیل بنده از ایشان تشکر نمی کنم!
۲- در این سال هایی که ما مستاجر آقای سالاری هستیم، خیلی کم پیش آمده است که پول ِ پیش(ودیعه) را اضافه کند. یعنی فقط هر چند سال یک بار تنها ۵۰۰ هزارتومان به مبلغ پول پیش افزوده است، که سر جمع تا امروز شده است به عبارتی ۴ میلیون تومان ناقابل‌. خب، اگر این صاحب خانه ی بد! به عنوان مثال حتی سالی دو میلیون تومان به پول پیش اضافه کرده بود، هم اکنون ما نزدیک به چهل میلیون تومان پس انداز داشتیم!
۳- آقای سالاری، طی این سال ها فقط هر دو سه سال یک بار ۵۰ هزارتومن به مبلغ اجاره اضافه کرده است. خب، اگر هر چند ماه یک بار یا لااقل هر ساله مبلغ بیشتری را به اجاره اضافه کرده بود؛ شک نکنید که ما تا حالا خاکی به سر خودمان ریخته بودیم و صاحب سرپناهی بودیم!
۴- در این ۱۸ سال، بارها و بارها اجاره ی خانه مان عقب افتاده است.گاهی ده روز، گاهی یک ماه و برخی مواقع که دست مان تنگ است، دو سه ماه از موعد پرداخت آن می گذرد. در این مدت حتی برای یک بار هم که شده آقای سالاری نیامد مثل خیلی از صاحب خانه ها غُر بزند و داد و قال راه بیندازد و آبروریزی کند. هیچ رقمه اهل دعوا نیست، تا کارمان به دادگاه و پاسگاه بکشد و در نهایت بنده عصبانی شوم و به رگ غیرتم بر بخورد و بروم با قرض و قوله خانه ای بخرم! خب، شما صاحب خانه از این بدتر را سراغ دارید؟!
۵- طی این سال ها، صاحب خانه ی ما مثل خیلی از صاحب خانه ها حتی یک بار نیز نیامد تا ببینند ما چه به روز خانه اش آورده ایم. در و دیوار هال و اتاق ها را پسرم چنان خط خطی کرده است، و با چاقو کاغذ دیواری ها را چنان پاره پوره کرده است و انواع و اقسام نقاشی ها را با سبک های مختلف روی دیوار پذیرایی آن هم با ماژیک مشکی کشیده است که آدم دلش به حال ِ هال و پذیرایی کباب می شود.
این صاحب خانه ی بد حتی یک بار نیامد بابت این خراب کاری های فرزندم، به بنده و خانواده ام توهین کند! یک بار نیامد فرزندم را کتک بزند تا ما نیز با مقابله به مثل کردن با ایشان، برویم پی کارمان و...
۶- طی این سال ها چند بار روی پشت بام را کاهگل کردیم، اما پول ِ ایزوگام از اجاره کسر کردیم!
چرا آقای سالاری نیامد از ما شکایت کند؟! به این دلیل نیز بنده شدیداً از ایشان شاکی هستم و تشکر نمی کنم چون همین عدم شکایت و....موجب شد که بند بعدی را بخوانید:
۷- یکی دو بار دیوار آشپزخانه را سرامیک کردیم ریخت، باز سرامیک کردیم؛ (از این سرامیک های ارزان قیمت) ولی پول ِ سنگ درجه ی یک را از اجاره اش کسر کردیم! صاحب خانه ی بد به این می گویند، چرا که با این سهل انگاری هایش باعث شد بنده کم کم به یک کلاه بردار حرفه ای تبدیل شوم! به همین دلیل از ایشان راضی که نیستم هیچ، بلکه شاکی هم هستم...
۸-بیش از بیست بار دروغکی گفتیم چاه آشپزخانه بالا زده و فلان مبلغ را داده ایم و تخلیه کرده ایم، و از مبلغ اجاره بهاء کم کردیم؛ اما انگار نه انگار. عین خیالش نبود!
و این شد که:
۹- سال گذشته با نوشتن استشهادیه محلی رفتم و سرِ همسایه های از همه جا بی خبر را کلاه گذاشتم و امضاء جمع کردم مبنی بر این که بنده این خانه را خریده ام و مثلا صاحب خانه هستم. خب، اگر این سهل انگاری ها و بی خیالی های آقای سالاری نبود، بنده عمراً دست به این کار غیر اخلاقی نمی زدم که بالاخره کاسه ی صبرشان لبریز شود و شکایت کند و من الان این مطلب را از بند نُهم زندان مرکزی برای تان بنویسم!
پس به بنده حق بدهید که این صاحب خانه ی بد را تا آخر عمر نبخشم!

 

انتهای پیام/*

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار