عداوت بی مورد با سازو نقاره بعد از انقلاب به وسیله برخی از افراد و نهادها در کهگیلویه و بویراحمد منجر به این شد که نوازندگان آماتور سازهای غربی به ویژه سازهای کیبوردی الکتریک عرصه را بر نوازندگان محلی تنگ کنند، به همین خاطر اکثر نوازندگان جوان محلی با فقر و نداری و نوازندگان مسن بعضا با فقر و نداری و بیماری در حال دست و پنجه نرم کردن هستند.
کد خبر: ۱۰۲۱۶۰۳
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۴۰۰ - ۰۰:۴۲ 11 January 2022
مقام هنرمندان موسیقی مقامی را پاس بداریم


تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، سید سعید مهریان ، اصطلاح مقوم (مقام) را برای اولین باردر نوجوانی شنیدم. آن موقع نمی دانستم که مقام رپرتوار یا مجموعه قطعات موسیقی که نوازنده برای اجرا به کار می برد و این عنوان درواقع رپرتوار ارزنده موسیقی نواحی (فولکلور) و قدیمی ایران است.

قبل از این که اصطلاح مقام را بشنوم در کودکی با جلوه ای از این موسیقی در قالب رقص باضرباهنگ ساز و نقاره در یک باغ بزرگ و در یک جشن بزرگ عروسی مواجه و مجذوب این آیین باشکوه شده بودم.

زنان در یک دایره بزرگ دستمال به دست می رقصیدند؛ به این شکل که رقصندگان سه گام به جلوو دو گام در جا برمی داشتند و بعد دستمال ها را در دست راست و چپ در آسمان به حرکت در می آورند. آن موقع و حتی تاچند سال پیش نمی دانستم که حرکت دایره وار رقصندگان و این شیوه رقصیدن چه مفهومی دارد تا این که اسلاید تصاویر رقص های لری را در قاب خاطره و در پرتو مطالعه کتب تاریخی مجددا به تماشا نشستم و به این واقعیت پی بردم که این رقص و سایر رقص های لری که ریشه در تاریخ پنج هزار ساله تاریخ و تمدن عیلامیان (اجداد لرها) دارد، حاوی پیام های روشنی برای خودی ها و بی خودی ها و بیگانه های بابلی و آشوری بود.

هر رقصی یک شاهکار حماسی و مذهبی بوده و متناسب با ساختار و نحوه اجرایش پیامی خاصی داشته است. مثلا در رقص سه پا که یک پا به عقب رفته و سریعا دوپا به جلو برداشته می شود، رقصندگان این پیام را به بهترین و زیباترین شکل با زبان بدن اعلام می داشتند که اگر ما در مقابل دشمن یک گام، عقب نشینی کردیم، با تجدید قوا و با کمک خدا( الهه نانا یا اینشوشیناک) مجددا به صحنه نبرد بازگشته و با شکست دشمن دوبرابرآن چه از دست داده بودیم، سرزمین و غنیمت به دست آورده ایم.

این رقص در برابر خدایان و به ویژه الهه نانا یا ننه که محبوب ترین الهه بود و در مقابل آدی، آدا، آتا (پدر) که در فدراسیون عیلام (سرزمین فرزانگان و بالانشینان)عنوانی بالاتر از شاه بود به شکرانه پیروزی اجرا می شد.

موسیقی مقامی که عمری به درازای تاریخ و تمدن عیلامیان به عنوان مهمترین و مقتدرترین و باشکوه ترین تمدن کوهستان نشین جهان دارد به وسیله نوازندگان محلی به عنوان سربازان جغرافیای هویتی از نسل های قبلی به نسل فعلی و به شکل سینه به سینه منتقل شده است.

با این وجود هنرمندان موسیقی مقامی نه قبل از انقلاب مقام و جایگاهی شایسته داشتند که موسیقی محلی به جای رقیب، نقیب داشت و نه بعد از انقلاب که موسیقی بعضا به وسیله بعضی از افراد و نهادهامضر و مخرب و موجبات بدبختی و شقاوت انسان شناخته می شود و به جای نقیب، رقیب دارد.

با این وجود این هنرمندان کم توقع و بی ادعا که مظلوم ترین هنرمندان ایران هستند، مولودی ها، آهنگ ها و مقام ها را مثل فرزندان خود با مرارت حفظ کرده و اشاعه داده اند.هیچ ارگان و نهادی هم از آن ها حمایت نمی کند، حتی دریغ از این که مسولین فرهنگ و هنر در حد یک احوال پرسی ساده،سراغی از آن ها بگیرند. آن ها از سوی همه مورد بی مهری و کم لطفی قرار گرفته اند.

عداوت بی مورد با سازو نقاره بعد از انقلاب به وسیله برخی از افراد و نهادها در کهگیلویه و بویراحمد منجر به این شد که نوازندگان آماتور سازهای غربی به ویژه سازهای کیبوردی الکتریک عرصه را بر نوازندگان محلی تنگ کنند، به همین خاطر اکثر نوازندگان جوان محلی با فقر و نداری و نوازندگان مسن بعضا با فقر و نداری و بیماری در حال دست و پنجه نرم کردن هستند.

یکی از هنرمندان موسیقی محلی به نام استاد استاد ماندنی دلخون که کلیه هایش از کار افتاده و ناچار به انجام دیالیز است. یکی دیگر از اساتید و پیشکسوتان موسیقی مقامی در کهگیلویه و بویراحمد استادجعفر دلخون است که به عنوان نوازنده بارها گروه های نمایش را در جشنواره تئاتر استانی و ملی همراهی کرده است ولی دریغ از حتی یک لوح تقدیر ساده البته این هنرمندان نیاز به تجلیل و تقدیر و بزرگداشت ندارند ولی تقدیر و تکریم از هنرمندان موسیقی و به ویژه پیشکسوتان موسیقی مقامی به عنوان پاسداشت فرهنگ کهن ایرانی ضروری است.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار