یادداشت اختصاصی روزنامه هماخوزستان
افشار پرویزی بابادی
مورخ چهارشنبه ۸ تیرماه ۱۴۰۱
محلههایی وجود دارد که جور نیستند و همچون وصلههای ناجور بر تن شهر وصله شده اند، در این محلهها مردمان امیدواری که برای جست وجوی زندگی بهتر از روستاها و خانه و کاشانه اجدادی چشم پوشیده تا به شهر برسند.
آنها میخواهند در شهر کار سنتی جدیدی دست و پا کنند تا شاید این زندگی کمی بهتر رقم بخورد.
حاشیهنشینی امروز بیشتر آن را به نام سکونتگاههای غیر رسمی میخوانند، یا خارج از برنامهریزی رسمی و قانونی توسعه شهری، عمدتاً بدون مجوز در درون یا خارج از محدوده قانونی شهرها به وجود آمده است.
این سکونتگاهها که اغلب دارای بافتهای غیر اصولی و فرسوده هستند در کنار مخاطرات فیزیکی خود، منشاء برخی از آسیبهای اجتماعی نیز بوده و از امکانات زیربنایی نیز به دلیل ساخت و ساز غیرقانونی بیبهره میباشند.
اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود وته داستان به زندگی در حاشیه شهری میرسد که بافت روستایی در آن بیش از هرچیزی خودنمایی میکند.
با افزایش مهاجرت شاهد پیدایش پدیده حاشیهنشینی در شهرها به ویژه شهرهای بزرگ هستیم، این روند چالشهای حاشیه نشینی را رواج میدهد، خشونتهای اجتماعی نیز در این مناطق جزو مشکلات اساسی است.
حاشیهنشینها در زمینه سلامت و بهداشت با مشکلاتی روبرو هستند جمعیت بالای افراد و در مکانهای خارج از شهر، اگرچه مراکز بهداشت آنها را زیر پوشش قرار میدهد، اما در نهایت این خدمات کفایت نمیکند.
آسیبهای اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد و دیگر مسائل در سکونتگاههای غیررسمی در حال افزایش است، آنچه شرایط زندگی در آنجا را سخت کرده، تنها فقر نیست، عدهای خلافکار برای سکونت به این محله میآیند.
برنامه ریزی شهری باید به گونهای عمل کند که توزیع امکانات به طور عادلانه تری انجام گیرد و تفکیک پذیری و توسعه مناطق مرکزی شهر و حاشیههای شهرها باید با برنامه ریزی اصولی و کارشناسی انجام شود تا گره از کار و زندگی حاشیه نشینها گشوده شود.