مرور روزنامه‌های یکشنبه ۷ آبان ماه
نسخه «شی» برای جنگ غزه، رکورد تاریخی صادرات نفت ایران به چین، واهمه امریکا از ورود به جنگ جدید، شاخص‌های اقتصادی در آینه آمار ژرفکاوی، مجلس همراه یا انتخابات مشارکتی؟، تل‌آویو به دنبال دو پاره کردن غزه، مانور پوتین زیر سایه جنگ در خاورمیانه و جراحی با دلار و سکه! از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۱۳۴۷۱۰
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۱ 29 October 2023

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز یکشنبه ۷ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که جنبش‌جهانی ضد‌صهیونیسم، افتخارآفرینی ورزشکاران ایرانی در رقابت‌های پاراآسیایی هانگژو، پایان مراقبت‌های ویژه از آرمیتا و تنفس مصنوعی در بورس در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده اند.

 
 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

 


آموزش و پرورش در سنگر ایرانیت و اسلامیت


علی اصغر فانی وزیر اسبق آموزش و پرورش طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد نوشت: آقای پناهیان اخیرا در مراسم دفاع از آرمان فلسطین و حمایت از مردم مظلوم غزه به عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش و وزارت آموزش و پرورش انتقاد کرده و پیشنهاد داده که آموزش و پرورش را منحل کنند. در این یادداشت می‌خواهم به بخشی از خدمات آموزش و پرورش متمرکز شده و متذکر شوم که اگر آموزش و پرورش و ایثارگری‌های معلمین و دانش‌آموزان نبود چه می‌شد؟ یکی از کارکرد‌های (Function) آموزش و پرورش در دنیا، «انتقال فرهنگ» از گذشتگان به آیندگان است. فرهنگ مجموعه‌ای از باورها، ارزش‌ها، باید‌ها و نباید‌ها و... است. فرهنگ ما در آموزش و پرورش دو منشا دارد: «ایرانیت و اسلامیت». کودک و نوجوان ایرانی، هم ایرانی است و هم مسلمان. در فرمایشات ایشان در مورد جوان صهیونیست و اظهارنظرات وی آمده است: «همه دنیا متعلق به ماست. این‌ها که در خانه‌ها هستند، حضور عاریتی دارند، ما قوم برگزیده هستیم و...» این ادعا‌ها حاصل آموزه‌های ملی‌گرایانه دستگاه تعلیم و تربیت صهیونیسم است و این در حالی است که ما در دوران دفاع مقدس با تکیه بر ایرانیت‌مان و حفظ مرز‌های جغرافیایی کشورمان و اتکال به فرهنگ عاشورا و قیام سیدالشهدا که ریشه در اسلامیت مکتب دارد توانستیم با اعزام داوطلبانه دانش‌آموزان عزیز و معلمین گرامی و تقدیم قریب به ۳۱ هزار شهید دانش‌آموز و معلم برگ زرینی به تاریخ معاصر ایران بیفزاییم. کمک به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، جمع‌آوری اعانات از مردم و دانش‌آموزان، حضور در دفاع مقدس، تاسیس مجتمع آموزشی جبهه و پشت جبهه و تقویت لجستیک سپاه اسلام و... در مقابل دشمن تا دندان مسلح همه و همه ناشی از احساس مسوولیت دستگاه تعلیم و تربیت کشور در قبال آرمان‌های امام خمینی (ره) بوده است. تصمیم‌گیری برای دایر بودن کلاس درس در مواقع موشکباران شهر‌ها و یا تعطیلی کلاس‌ها، آموزش در پناهگاه‌ها، آموزش تلویزیونی و... حاصل تلاش‌های وزارت آموزش و پرورش در دوران دفاع مقدس است. آموزش و پرورش در اوایل شکل‌گیری انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی و توطئه دشمنان در گنبد، خوزستان، کردستان و... نیز خوش‌درخشید. 

 

اعزام داوطلبانه معلمین متعهد از سراسر کشور به کردستان و ارتقای سطح آموزش و تربیتی از سومین استان از آخر به سومین استان از اول و دفاع از ارزش‌های ایرانی- اسلامی از دیگر اقدامات آموزش و پرورش بوده است. در همین اواخر در اسفند ۹۸ تا سال ۱۴۰۱ که دچار ویروس کرونا شدیم شاهد بودیم که معلمین با تلاش مضاعف و بهره‌مندی از کمترین امکانات از تعطیلی آموزش جلوگیری کردند. مستندسازی این اقدامات خداپسندانه می‌تواند خیرات زیادی را به همراه داشته باشد. این خدمات و صد‌ها دستاورد دیگر آموزش و پرورش در حالی صورت گرفته که این ابروزارتخانه که همواره مورد تهاجم و انتقاد افراد یا نهاد‌هایی که کمترین اطلاعی از عمق وجودی آن دارند، قرار می‌گیرد. ذیلا به فراز‌هایی از کم‌لطفی‌ها که به این دستگاه شده است، می‌پردازیم:
۱- کسری ۲۵ تا ۳۰ درصد بودجه سالانه آموزش و پرورش؛ و این در حالی است که به نهاد‌ها یا افراد خارج از آموزش و پرورش بودجه‌هایی تخصیص می‌دهند. هرچند که تعلیم و تربیت کار تخصصی و فنی بوده، اما با تخصیص بودجه به عنوان بودجه فرهنگی به افراد یا نهاد‌های غیرمتخصص، بودجه را ناکارآمد می‌کنند.
۲- اگر «تربیت» را «ایجاد رفتار نسبتا پایدار» تعریف کنیم باید یقین و فهم کنیم که با شعار دادن آرمان فلسطین محقق نمی‌شود. تا زمانی که نوجوانان ما به این باور نرسند که مدافع آرمان فلسطین باشند، با شعار صرف مشکل مردم فلسطین حل نخواهد شد.
۳- متاسفانه هر کس یا نهاد به خود اجازه می‌دهد که بر سر آموزش و پرورش بکوبد و در مورد آموزش و پرورش اظهارنظر کند.
۴- سهم آموزش و پرورش از «جی‌دی‌پی» ۴/۲ درصد است در حالی که میانگین جهانی قریب به ۴ درصد است. سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور ۲/۱۱ درصد است در حالی که حداقل باید ۱۸ درصد باشد.
توفیقات آموزش و پرورش بعد از انقلاب قابل دفاع است و لازم است به این سوال جواب داد که اگر آموزش و پرورش نبود چه می‌شد؟ تا قدر آن بهتر نمایان می‌شد.

 

حمله روزنامه جوان به یادداشت شرق درباره غزه


 روزنامه جوان طی یادداشتی با انتقاد از یک یادداشت که روز گذشته منتشر شده بود نوشت: روزنامه شرق در یادداشتی (که بی‌شک فقط به اطراف نزدیک خود توجه کرده است!) وجدان جمعی ایرانیان را بیمار توصیف کرده و نوشته: «دل مردم ایران از فجایع غزه خون است، اما آگاهانه آن را بروز عمومی نمی‌دهند، چراکه به تجربه دریافته‌اند احتمال برداشت و استفاده جناحی از آن وجود دارد. اگر سیاست رسانه‌ای و تبلیغاتی در دو دهه گذشته، درست و حرفه‌ای بود، امروز باید مردم ایران طلایه‌دار فریاد و اعتراض باشند، نه اینکه سکوت و انجماد در جامعه ما، مسئولان اجرائی را سرافکنده و خجل سازد.»
در بخش دیگری از این یادداشت با تأکید بر بیماری وجدان عمومی در ایران، آمده: «عامل اصلی بیماری وجدان جمعی، به حاشیه رانده‌شدن مردم در عرصه عمل سیاسی است. هنگامی که مردم اثرگذار عرصه سیاست‌اند، با تن و روح خود دست به گریبان امور عمومی می‌شوند. بازیگرند و در عرصه گرم بازی، می‌توانند از هستی فردی خود حراست کنند و تماماً تسلیم فشار وجدان بیمار جمعی نباشند. اما وقتی بازیگر نیستند، تماشاگرند. تماشاگرانی تحقیرشده با سینه‌هایی پر از حرف‌های نگفته و کینه‌ورز و به مصرف‌کنندگان صرف تبلیغات تبدیل می‌شوند. در مصرف تبلیغات هم منفعل نیستند؛ سخن و تصویر و تفسیری را می‌پذیرند که با مقاصد و اغراض‌شان انطباق داشته باشد. به‌تدریج وجدان‌های فردی‌شان را در آتش وجدان بیمار جمعی پرتاب می‌کنند. هیچ‌کس برای یک کودک تکه‌تکه شده اشک نمی‌ریزد؛ حتی شاید برای قساوت قاتل، هورای پیروزی هم بکشد!»
خلاصه آنچه در خصوص یادداشت روزنامه شرق می‌توان گفت، «قیاس به نفس» است. دیدن خود و اطرافیان و تحلیل ارائه دادن بر مبنای آن، همان کاری است که روزنامه شرق و جریان سیاسی مدنظر آن انجام می‌دهد. این رسانه از جامعه ایران فقط آن‌هایی را که خود آن‌ها را مردم می‌داند، می‌بیند؛ کسانی که در سکوت و انجماد هستند، برای کودک تکه تکه شده اشک نمی‌ریزند؛ کسانی که برای قساوت قاتل هورا می‌کشند و.
آیا مردم ایران اینگونه‌اند؟ یا درست‌تر این است که بگوییم اگر کسی برای غزه اشک ریخت، از نگاه روزنامه شرق، «مردم» محسوب نمی‌شود و مردم فقط کسانی هستند که وجدان عمومی‌شان بیمار شده و در سکوت و انجماد هستند و برای کودک شهید اشک نمی‌ریزند و برای قاتل هورا می‌کشند!
در سه هفته گذشته از طوفان الاقصی، فضای مجازی فارسی زبان سرشار از شادی عملیات مذکور و بعد خشم و اندوه ناشی از بمباران غزه از سوی صهیونیست‌ها بوده است. چطور برای جریانی که روزنامه شرق به آن تعلق دارد، فضای مجازی همیشه قابل استناد است و حکم افکارعمومی ایرانیان را دارد، اما در اینجا کلاً دیده نمی‌شود؟
از سویی در همین سه هفته تجمعات متعدد از سوی اقشار مختلف ایران علیه صهیونیست‌ها برگزار شده است، چرا خبرنگار روزنامه شرق همچون یک خبرنگار مستقل به دل این تجمعات نرفته و افکار عمومی مردم ایران را ارزشیابی نکرده است؟
اصلاح‌طلبان تندرو همیشه اینگونه‌اند؛ مردم را در قالب آنچه پسند خودشان است، توصیف می‌کنند. مردم طرفدار فلان کاندیدا هستند (یعنی ما اصلاح‌طلبان تندرو طرفدار او هستیم)؛ مردم تلویزیون نمی‌بینند (یعنی ما تلویزیون نمی‌بینیم) و مردم از غزه حمایت نمی‌کند (یعنی ما حمایت نمی‌کنیم).
نکته جالب توجه در موضوع یادداشت شرق این است که در صورت پذیرش این ادعا که مردم ایران برای قساوت قاتل صهیونیستی هورا می‌کشند، باز باید بررسی شود که آیا دلیلش همانی است که روزنامه شرق می‌گوید یا آنکه خود امثال شرق مقصر این جریان هستند؟ حال توهینی که در قلب چنین ادعایی به مردم ایران شده است، بماند.
کدام جریان سیاسی در ایران، سیاست‌های منطقه‌ای ایران را تخطئه می‌کرد؟ کدام جریان سیاسی شعار «نه غزه، نه لبنان...» را به راه انداخت؟ حامیان کدام جریان سیاسی بحث دو دولتی در فلسطین، یعنی به رسمیت شناختن دولت اسرائیل را مطرح می‌کند و کدام جریان سیاسی تعلق خاطر سیاسی و قلبی نیرو‌های مقاومت و از جمله حماس به ایران را زیر سؤال برد؟
بله، برخی حامیان اصلاح‌طلبان از مردم فلسطین دفاع نمی‌کنند. اما اولاً آن‌ها همه مردم ایران محسوب نمی‌شوند؛ ثانیاً مقصر چنین رویکردی تبلیغات مسموم و رسانه‌ای همین اصلاح‌طلبان است.

 


موانع توسعه اینترنت در ایران


کیوان نقره‌کار طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: اینترنت در کشور ما از ابتدا تا به حالا همواره چالش‌های خود را به همراه داشته است. اگر بخواهیم تمامی دولت‌هایی که اینترنت را مدیریت کرده‌اند بررسی کنیم، باید یک امتیاز میانه به آن‌ها اعطا کنیم. از این جهت که هیچ‌وقت نتوانستند همگام با سرعت تکنولوژی پیشرفت کنند. متاسفانه هر دولتی که بوده از عصر خود در حوزه اینترنت عقب افتاده است و به درستی نتوانسته وضعیت مطلوبی را در حوزه اینترنت مهیا کند. یک دلیل آن این است که شاید در دولت‌های قبلی اهمیتی به این حوزه داده نشده و فناوری نوپا بوده تا اینکه تحریم‌ها شرایط را برای ورود سخت‌افزار‌ها سخت کرده است. ضمن اینکه بسیاری از متخصصان ما در عرصه اینترنت مهاجرت کردند و حضور ندارند. همچنین دانشگاه‌های ما انسان‌های متخصص و به‌روز تربیت نمی‌کنند. از طرف دیگر نگاه‌های حاکمیتی که ممکن است به دلیل مقوله‌های امنیتی و سیاسی دست‌و‌پای دولت‌ها را برای توسعه اینترنت ببندد هم بی‌تاثیر نیست؛ بنابراین مجموعه این عوامل دست به دست هم می‌دهند تا وضعیت سرعت و کیفیت اینترنت ما با آنچه که در دنیا پیش رفته است، متناسب نباشد.
حالا اگر بخواهیم دولت فعلی را در حوزه وضعیت سرعت و کیفیت اینترنت مورد بررسی قرار دهیم، در بعضی از حوزه‌ها مانند دولت الکترونیک موفق بوده که البته بیماری کرونا هم در آن زمان بی‌تاثیر نبوده و این سرعت پیشرفت را به تمام دولت‌ها از جمله ایران داده است. در بخش دیگری از زیرساخت‌های اینترنتی مانند کیفیت، سرعت و قیمت اینترنت هنوز نتوانسته‌ایم مطلوبیت لازم را برای مخاطب و کاربران ایجاد کنیم و همواره کاربران با مشکلات بسیاری دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. نکته قابل تامل اینجاست که هر دولتی به واسطه ۴ تا ۸ سالی که بر مسند امور است نمی‌تواند بهانه‌ای از قبل داشته باشد و دولت‌های قبل را مقصر این وضعیت بداند. اگرچه ما سال‌هاست شاهد مباحثی مانند تحریم‌ها هستیم، اما هر دولتی که روی کار می‌آید می‌تواند روی فضای مجازی سرمایه‌گذاری کند و آن را جلو ببرد. کمااینکه از برنامه چهارم توسعه که به نوعی اینترنت و فناوری به آن اضافه شد تا حال حاضر که برنامه هفتم توسعه داریم، آن‌طور که باید بودجه مناسب و درستی به حوزه اینترنت اختصاص داده نشده و این نشان می‌دهد که اینترنت و این فضا اولویت دولت‌ها نبوده، در نتیجه نمی‌توان انتظاری هم داشت که آن توسعه‌ای که باید شاهد آن باشیم، انجام شود.

 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار