حسین بشیری گیوی
در دنیایی که همه شاخص های توسعه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارای رویکرد و چهار چوب نظری است ورود بدون برنامه به هر پروسه ای بدون گفتمان و گفتار بی شک با شکست همراه است. در طول تاریخ ما می توانیم جریان های مختلفی را در ایران و جهان مثال بزنیم که با داشتن گفتمان و در برخی مواقع با داشتن گفتار به نتایجی رسیده اند و می توانیم قرن ها را مثال بیاوریم که به دلیل نداشتن گفتمان یا درجا زده اند و یا اینکه در یک پس رفت به زندگی خود ادامه داده اند.
قبل از قرن 18 و قبل از رنسانس به دلیل نبود گفتمان در اجتماع اروپای فعلی در خواب عمیق به سر می بردند ولی رنسانس و زایش علمی قرن 18 دارای گفتمانی بود که تحولی عمیق در همه زمینه ها ایجاد کرد و دنیا را دگرگون کرد . تا قرن 18 کلیسا کار را بی ارزش می دانست ولی با انقلاب لوتر و کالون کار به امری مقدس تبدیل شد. پول و سرمایه طبق نظر کلیسا بیهوده و بی ارزش بود و لی در گفتمان جدید سرمایه دارای ارزش و حتی سرمایه دار به انسان ارزشمند تبدیل گشت.
در حوزه سیاسی مقطع انقلاب مشروطیت را در نظر بگیرید که تئورسین های انقلاب مشروطیت به دلیل داشتن گفتمان در یک اجتماعی که اکثریت بی سواد بودند و از ادبیات سیاسی بهره ای نداشتند چنان جریانی راه انداختند که کل ایران را موج انقلاب فرا گرفت. انقلاب مشروطه ایران که خود نحت تاثیر انقلاب فرانسه با مبنای "شارط" یعنی قانون بود حتی کلمه مشروطه نیز از شارط فرانسه اقتباس و در باب عربی وارد وبه مشروطه که همان انقلاب قانون می باشد تبدیل شده است. انقلاب مشروطه ایران نیز بر انقلاب روسیه تاثیر گذاشت. هدف این است که اگر گفتمان باشد می توان علاوه بر شهر و کشور خود بر دیگر کشورها نیز تاثیر گذاشت همچنانکه انقلاب فرانسه بر دیگر کشورها تاثیر معنی داری گذاشت.
ولی اگر گفتمان را در استان اردبیل مورد توجه واقع شود یعنی در بازه زمانی که اردبیل استان شده ، استانداران با سلایق مختلف سیاسی این کرسی را در دست داشته اند ولی به جهت نداشتن گفتمان و گفتار هنوز هم اردبیل از مشکلات عدیده ای در حوزه های مختلف رنج می برد. استانی که دارای مرز، مکان گردشگری بکر و زیبا که در دنیا شناخته شده است دارای معادن مختلف و همچنین دارای ذخایر نفتی است درآمد سرانه اش کمتر از نصف متوسط دارآمد سرانه کشور است. ولی با آمدن استاندار خدابخش با اینکه کشور در تحریم قرار داشت صرفا به جهت داشتن گفتار توسعه برخی کارهای اقتصادی در استان شکل گرفته که با سرمایه گذاری در تمام دوران استانداران قبلی برابری می کند در این مجال نمی خواهم عملکرد استاندار خدابخش را بازگو کنم فقط مثالی است برای افرادی که دارای گفتمان و گفتار هستند. در اندک زمان هم اگر گفتمان وجود داشته باشد. می توان کارهای اساسی انجام داد.
اما نماینده ای که دارای معرفت و بینش سیاسی باشد گفتمان پارلمانی را درک و با استفاده از این گفتمان می تواند در ابعاد مختلف توسعه و توسعه پایدار هم برای منطقه خود و هم برای کشور گام های اساسی بردارد. نمایندگان قبلی استان را در نظر بگیرید که در این 35 سال و در نه دور نمایندگی مجلس برای استان و منطقه خود چه کاری انجام داده اند؟ البته تک ستاره هایی بودند که کارهای زیربنایی انجام دادند از جمله می توان به بیمه همگانی و استان شدن اردبیل اشاره کرد ودر بقیه دوره ها و دیگر نمایندگان در این مدت به روزمرگی پرداختند و فقط لقب نماینده را یدک کشیدند. در حوزه فرهنگ با مشکلات اساسی روبرو هستیم آمارهای خشونت، طلاق،اعتیاد و دیگر آسیب ها بسیار بالا می باشد. در بی کاری آمارها در طیف های مختلف بیداد می کند. همه این مسائل و مشکلات نتیجه داشتن نمایندگانی است که فقط به روزمرگی پرداختند و با دادن نامه به این و آن و نفوذ در ادارات و با استفاده از لابی نمایندگی اطرافیان خود را در ادارات دولتی استخدام و یا با رایزنی نیروهای خود را در مسئولیت های مختلف قرار می دهند اگر نماینده ای گفتمان نداشته باشد به زندگی روزمره گی مشغول می شود و سرنوشت یک استان و در برحه هایی حتی فرصت های یک کشور را به باد می دهد.
اگر استانداری در یک مدت زمان 4 ساله بدون گفتمان باشد زیاد مهم نیست چون برنامه ها و قوانین مصوب مجلس را یا اجرایی می کند و یا اینکه با روحیه ایلی که اردبیلی ها زیاد با این روحیه آشنا هستند یعنی برادری که در یک مسئولیت هست برادر دیگرش دیگر مسئول شهر می شود و اطرافیانش و دیگر رفقایش در دیگر پست ها قرار می گیرد در حقیقت در دوره مسئولیتش به جامعه تاثیر به سزایی نمی گذارد ولی اگر نماینده ای بدون گفتمان و گفتار وارد مجلس شود یا تحت تاثیر دیگر نمایندگان فقط طرح های آنها را با گرفتن حق خود تایید می کنند و یا اینکه در دوره چهار ساله فقط صندلی مجلس را پر می کنند. اگر نماینده بدون گفتمان باشد سرنوشت یک ملت را به تباهی می کشاند.
در هرروی همچنانکه در رنسانس،در انقلاب مشروطیت در عملکرد کوتاه مدت استاندار خدابخش دیدید که با داشتن گفتمان و گفتار می توان کارهای اساسی و زیربنایی انجام داد اگر نمایندگانی به مجلس بفرستید که دارای ادبیات گفتمانی باشند می تواند استان اردبیل را با توسعه همراه کند در هر حال سرنوشت ما در دست خودمان است.
اولا باید در انتخاب خود عقلانیت را مبنای عمل قرار دهید.
دوما در انتخاب خود در حد امکان حزبی رای دهیم. یعنی به افرادی رای دهیم که در آینده بتوان حزب وابسته به آنها را مواخذه و در پیشگاه ملت محاکمه کرد افراد مستقل از بار مسئولیت فرار می کنند و مدعی می شوند که من مستقل هستم به هیچ حزبی تعلق ندارم یعنی از هر دو طرف می خورد و به هیچ کس پاسخگو نیست.
سوما به نمایندگانی رای دهیم که طرف دار گفتمان توسعه باشند و در زندگی سیاسی اجتماعی خود این را اثبات کرده باشند.
چهارما نمایندگانی که ائتلاف می کنند و یا احزاب مختلف از آنها حمایت می کنند می توانند کارهای جمعی را پیش ببرند. نمایندگان خودمحور اگر به مجلس هم راه یابند کارهای فردی خود را به پیش می برند موقعی که از گفتمان صحبت می کنیم یعنی داشتن روحیه جمعی و تن دادن به اجماع و کارهای جمعی است.
با نظر شما موافقم.خوشبختانه در این بین آقای مالک رضایی از کاندیداهای حاضر در صحنه انتخابات پرچمدار این گفتمان شده است. شدیدا دچار بزرگ نمایی و کوچک نمایی افراطی شدید- همان کارهایی که به قبلی ها نسبت می دهید خودتان درحال انجام هستید- قضاوت درباره گذشتگان ساده و صد البته بهترین راه به به گفتن به فعلی ها- که صد البته این نوع رفتارها تابع زمان هست