اصل پرداخت های به اصطلاح نجومی در جهان مترقی امروز نمی تواند زیر سوال برده شود ،بلکه استحقاق و واجد شرایط بودن این افراد و مدیران برای دریافت این حقوق ها باید مورد بررسی قرار گیرد.
کد خبر: ۲۷۲۶۹۶
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۴ 06 August 2016
 چند صباحی است که موضوع پرداخت حقوقهای نجومی به بحث اصلی محافل سیاسی،اجتماعی ومطبوعاتی کشور تبدیل شده است، صرفنظر از انگیزه های طرح این موضوع و تاثیر آن بر فضای اجتماعی کشور دکتر احسان سپهوند یکی از اساتید برجسته رشته اقتصاد  گزارشی را در جهت بررسی ماهیت پرداخت این حقوق ها و تاثیر آن بر ساختار مدیریتی, اقتصادی وتوسعه ای کشور به شرح ذیل ارائه نمود.

هزاره سوم در جهان با نام هزاره دانایی و دانش محوری نام گذاری شده است بدین معنی که در این هزاره، افراد وکارکنان سازمان ها و موسسات بر اساس دانش وتجربه وتاثیری که می توانند بر تحقق اهداف یک سازمان داشته باشند مانند سایر دارایی های یک موسسه یا سازمان ارزش گذاری می شوند. بعنوان مثال بخش اعظمی از ارزش شرکت اپل متعلق به ارزش نوآوران ونیروهای متخصص این شرکت است وقطعا نیروی متخصص این شرکت که ممکن است در سال یک میلیارد دلاربهره وری وسوددهی این شرکت را افزایش دهد، مستحق دریافت ده ها میلیون دلار و حتی شاید درصدی ازسود شرکت باشد.

بیان این مقدمه به این معنا بود که بگوییم اصل پرداخت های به اصطلاح نجومی در جهان مترقی امروز نمی تواند زیر سوال برده شود ،بلکه استحقاق و واجد شرایط بودن این افراد و مدیران برای دریافت این حقوق ها باید مورد بررسی قرار گیرد. متاسفانه در کشور ایران اولا، تنها موسساتی امکان پرداخت نجومی را دارند که منابع زیاد مالی وپولی در اختیار دارند ولی موسساتی که این منابع را در اختیار ندارند هرچه قدر مدیران آن شایستگی بالایی از خود نشان دهند امکان دریافت این حقوقها را نخواهند داشت، بعنوان مثال، یک مدیر کل آموزش وپرورش وبهزیستی هر اندازه که باعث افزایش بهره وری وکارایی نوآوری ساختاری ومدیریتی در سازمان تحت مدیریت خود باشد امکان دریافت حقوقهای به اصطلاح نجومی را ندارد واین امکان تنها در موسسات مالی و وزارت خانه هایی مانند نفت و انرژی میسر است.

دوما، باید گفت شاخص صحیحی برای دریافت این حقوق ها وجود ندارد وچه بسا در بیشتر موارد مدیرانی موفق به دریافت این حقوقها شده اند که عملکردشان باعث کاهش شدید بهره وری وسودآوری واقعی موسسه تولیدی وخدماتی تحت مدیریتشان شده است و تنها براساس تهیه بیلان یا ترازهای غیر واقعی و با مصوبه هیات مدیره ای که خود در این دریافت ها سهیم هستند،مستحق دریافت حقوقهای نجومی شده اند. 

 متاسفانه هیچ مرجع بی طرفی تاکنون متولی ارزیابی عملکرد مدیران نبوده است ودر بیشتر مواقع منافع مشترک ومصالح سیاسی وحتی تصفیه حساب های جناحی وشخصی، ارزیابی های موجود را متاثر از خود نموده است. در صورتی که در علم مدیریت تحقق اهداف و شاخص های برنامه، نظر مشتریان ونظر کارکنان سازمان بعنوان سه منبع ارزیابی عملکرد مدیران در علم مدیریت شناخته می شوند ولی در ایران معمولا هیچ کدام از این منابع ملاک ارزیابی مدیران نمی باشد.
درهرحال، انتظار مردم قبل از برخورد با مدیرانی که پرداخت های نجومی داشته اند این است که بدانند این مدیران براساس چه شایستگی مستحق این دریافت ها شده اند.




منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار