محسن غرویان در گفت و گو با تابناک؛
بخشی از اصولگرایان که آقای مصباحی مقدم سخنگویشان است، به این نتیجه رسیده اند که همنشینی با طیف مصباح فایده ای ندارد، چون نشانه ای از عدم وحدت در بخشی از اصولگرایان است. البته آقای روح الله حسینیان گفته که ایشان جایگاهی ندارد و نمی تواند سخنگوی اصولگرایان باشد...
تاریخ انتشار: ۱۴ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۳:۵۰ 04 September 2016
به گزارش تابناک یزد، جامعه روحانیت مبارز برای انتخابات سال آینده، بنایی بر مشورت با آیت الله
مصباح یزدی ندارد. در دوره جدید، نه چنین چیزی داریم، نه اینکه از جامعه
روحانیت بنای مشورت با ایشان را داریم؛ دوره قبل هم ایشان به میدان نیامد.»
این سخنان حجت الاسلام مصباحی مقدم ـ که البته عنوان سخنگوییِ نهاد
تأثیرگذاری چون جامعه روحانیت مبارز را هم یدک می کشد ـ کافی بود تا
هواداران آیت الله مصباح یزدی همصدا با احمدی نژادی ها صدای اعتراض شان را
بلند کنند. نکته معلوم، اما اینکه انگار اصولگرایان واقعا بنا را
بر این گذاشته اند تا با هم تعامل نکنند. دقیقا به همین دلیل، به نظر می
رسد این جریان ریشه دار و تأثیرگذار سیاسی در فضایی آکنده از تنش درون
گروهی به استقبال انتخابات اردیبهشت ماه سال 96 خواهد رفت.محسن
غرویان مدرس فلسفهٔ اسلامی حوزهٔ علمیهٔ قم در گفت و گو با "تابناک" در
خصوص فضای انتخاباتی جبهه اصولگرایی به پرسش های مطرح پاسخ می گوید؛*
اینکه سخنگوی جامعه روحانیت مبارز "بی نیازی از مشورت با آیت الله مصباح
یزدی" صحبت کرده است "تشدید انشقاق در جریان اصولگرایی" تحلیل می شود. نظر
شما در این رابطه چیست؟طبیعتا این موضوع نشان می دهد بخشی
از اصولگرایان که آقای مصباحی مقدم سخنگویشان است، به این نتیجه رسیده اند
که همنشینی با طیف مصباح فایده ای ندارد، چون نشانه ای از عدم وحدت در بخشی
از اصولگرایان است. البته آقای روح الله حسینی گفته که ایشان جایگاهی
ندارد و نمی تواند سخنگوی اصولگرایان باشد. این عضو جبهه پایداری در حالی
چنین واکنشی از خود نشان داده که آقای مصباحی مقدم، ادعایی مبنی بر سخنگویی
کل اصولگراها نداشته و در مقام سخنگوی جامعه روحانیت مبارز اظهارنظر کرده
است. به هر حال اینها نشانه های از این اتفاق است که اصولگرایان
یکدستگی برایشان سخت است و مجددا هر گروه راه خود را خواهند پیمود که تجربه
یکی دو انتخابات گذشته، گواه این است که این جریان ریشه دار سیاسی شکستی
دیگر را متحمل خواهد شد. البته تا انتخابات نزدیک به 9 ماه وقت است و فراز و
نشیب های زیادی در فضای سیاسی و اجتماعی پدید خواهد آمد که هر یک می
توانند در نتیجه نهایی انتخابات اثر بگذارد.*
آیا این فضا احتمال حضور طیف موسوم به مصباح و ورود چهره ای چون جلیلی را
به عنوان کاندیدا منتفی نمی کند؟ به هر حال آنها در سال 92 هم رأیِ حداقلی
داشتند.تجربه نشان داده که برخی اصولگرایان هیچ اعتقادی به
مشورت و کار جمعی ندارند و اصرار به انحصارگرایی باعث شده تا فقط خودشان را
برحق بدانند. سخنی که از زبان آقای مصباحی مقدم جاری شده است، دقیقا ریشه
در شناختی که از این گروه هست، دارد. آنها در چند انتخابات گذشته نشان داده
اند که قرارشان برهم زدن اتحاد در جمع اصولگرایان است.*
گروهی هم احتمال می دهند، احمدی نژاد با علم بر رد صلاحیت، به فضای
انتخاباتی ورود کند و در دقیقه 90 به نفع کاندیدای اصولگرایی کنار خواهد
رفت. چقدر احتمال می دهید، اصولگرایان با وجود همه حاشیه های احمدی نژاد به
چنین برنامه ای تن بدهند؟با توجه به فضایی که در دو
انتخابات 24 خرداد 92 و هفتم اسفند 94 مشاهده شد، بعید است که این نقشه ها
کارساز باشد و اصولگرایان بتوانند با ترفندهایی اینچنینی برنده انتخابات
شوند. واقعیت چیزی به غیر از این نیست که مردم در هر سطحی که باشند، چشمشان
از افراط و تندروی ترسیده و ترجیحشان این خواهد بود که جناحِ مستقر در
پاستور را نسبت به گرو ه های دیگر قابل تر تشخیص بدهند. البته معتدلین باید
در کنار حسن روحانی، چهره های دیگری را هم آماده حضور در انتخابات کنند تا
در روز مبادا به عنوان کاندیدا، خود را در معرض رأی مردم بگذارد. همچنین
در میدان اصولگرایان هم آقای لاریجانی می تواند به عنوان کاندیدایی بالقوه
برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری در نظر گرفته شود.*رقابت لاریجانی با روحانی با توجه به موضع گیری های سه سال اخیر رئیس مجلس در قبال دولت در تضاد نیست؟همکاری
و همراهی لاریجانی با دولت نشان دهنده تلاش برای همسویی در راستای اهداف
نظام است و این دلیل نمی شود تا وجهه اصولگرایی اش فراموش شود. در کل،
منظورم من این است که چهره های سرشناسِ سیاسی معتدل هم در فضای انتخاباتی
مطرح شوند تا جا برای آنهایی که اصرار به افراط دارند، روز به روز حاشیه
نشین تر شوند.*به
نظر می رسد در سال منتهی به انتخابات، گروهی سعی دارند با سیاه نمایی
جایگاه رئیس جمهور مستقر را در افکار عمومی متزلزل کنند. این فضا چه تبعاتی
می تواند داشته باشد؟بنده هم اعتقادم بر این است که همین
شفافیتی که دولتی ها داشتند، خوب است و از این به بعد هم به جای جواب دادن
به تخریب ها باید اصل را مثل سه سال گذشته بر صداقت بگذارند. اگر دولتی ها
همین روال اخلاقی و عقل مدارانه را تداوم بدهند، بهترین جواب برای کارشکنان
و بدخواهان خواهد بود. مردم واقعا خسته شده اند و از فرط بداخلاقی ها به
کلافگی رسیده اند و بداخلاقی های دولت قبل را هیچ گاه فراموش نمی کنند و
دقیقا به همین دلیل است که قدردان این دولت هستند. پس، توصیه ام به دولتی
ها این است که هیچ چیز را از مردم پنهان نکنند و مسائلی چون برجام و وضعیت
اقتصادی و مبارزه با فساد را به جامعه توضیح بدهند و بدانند که در این حالت
به درستی قضاوت خواهند شد و تخریب ها، تخریب کنندگان را به محاق خواهند
برد.*در
جامعه ایران مذهبی هایی دیده می شوند که به دلیل اعتقاداتشان، نوعِ نگاهشان
به روحانیت، نگاهی همراه با حجتِ شرعی است. به همین دلیل، گروهی از
طرفداران دولت نگران اثرِ منفی اظهاراتی هستند که توسط چهره ای چون آیت
الله علم الهدی مطرح می شود.آقای علم الهدی از مواضع این
چند وقت اخیر خود عقب نشینی کردند و حتی گفتند، خودشان گاهی موسیقی گوش می
دهند. حتی کنسرت ها را هم اعلام کردند که با حاشیه های مبتذل مخالف است، نه
خودِ کنسرت. این خیلی خوب بود که ایشان وقتی واکنش مردم و رسانه ها را
مشاهده کردند، تصمیم گرفتند تا از طریق تلویزیون رفع ابهام کنند.* ظاهرا شما بحث هایی هم در خصوص خطبه های نماز جمعه نقل کرده اید.حرف
من و همه دلسوزان به دین مبین اسلام این است که نماز جمعه باید منبع عدالت
و صداقت باشد و اینطور نباشد که برخی ائمه جمعه از این تریبون الهی ـ
سیاسی که تریبونی بسیار مهم و مقدس است، برای تخریب دولت استفاده کنند. در
آستانه انتخابات ریاست جمهوری، همه هم و غم مان باید این باشد که اهداف
سیاسی و تلاش برای برنده شدن نباید از یاد ما ببرد، در کشوری زندگی می کنیم
که ادعای ام القرا بودنش را داریم. در پایان به بحث انتخابات برمی گردم و
به همه این اطمینان را می دهم که خرابکاران و دیگر نمی توانند از حاشیه
نشینی خارج شوند.