تا اذهان عمومی از بهت وحیرت خبر یک فساد چند هزار میلیاردی رها نشده وآحاد جامعه با خاطری آسوده سر به بالین آرامش نگذاشته اند ، خبری دیگر از یک اختلاس و فسادی گسترده تر درگوشه ای دیگر ازکشور بر روی خروجی خبر گزاریها قرار می گیرد. گویی که بر آشفتگیهای مالی پایانی نیست.
3000000000000 تومان،12000000000000 تومان، 13000000000000 تومان، 94000000000000 تومان و ... اعدادی با صفرهای پرشمار که هرکدام شرحی از احوال کسانی است که همچون شترهای گرسنه که به یکباره به سبزی با طراوت بهاری رسیده باشند، به بیت المال هجوم آورده اند. این تعبیر دردمندانۀ فرمانروای بی رقیب ملک سخن حضرت علی (ع) از چنین آدمهایی است. همانهایی که ما امروز برای ذکر نامشان در رسانه ها، مکتبخانۀ ابجد ، هَوَز دایر کرده ایم.
میم-ر، ب-ز ، میم-ه ،میم -خ، ر-ج، واو-کاف، ... یعنی محمد حسن ، مرتضی، محمود رضا ، محمد رضا، ... چقدر هم مادر خدابیامرزشان، اسامی مقدسی برایشان انتخاب کرده است. اقلا ، نام یک نفرشان هم ”قارون" نیست که ، دل آدم خنک شود و بگوید چه اسم با مسمایی!
مردمی که به اقتضاء وظیفۀ دینی ومیهنی و با الهام از آیین و رهبر و بزرگانش، مدام تلاش میکنند تا در مقابل زیاده طلبی های جهانی کمر راست نگه دارند و در مقابل بیگانه سر خم نکنند، چنین سخنانی را بر نمی تابند. این ملت با آرمانهای والای شهدا میثاقی نا گسستنی دارد. وبا همه آشفته دلی، از عهدۀ آن عهدی بر خواهد آمد که با زلف پریشان یار کرده است.
حسن عهدش، نگذارد که نهد پای دگر گوید این نیز نَهَم بر سر غمهای دگر
لیکن دست اندر کاران هم وظیفه ای به عهده دارند. جا دارد که این امید واعتماد را قدربدانند و از اینهمه باور سوزیها جلوگیری کنند. دستی از آستین اراده به درآورند ودر برخورد با ریشه های فساد کاری اساسی بکنند.
چه رنجی از این بالاتر که نام پر عظمت ایران اسلامی ، از حیث فساد دستگاههای اداری ومالی آن در گزارشات سازمانهای شفافیت بین المللی در رده 160 و در خوشبینانه ترین حالت آن در رتبه 148 قرار گیرد. و درحالی که متولیان اجرایی آن به طور مرتب از توسعه ، عدالت ، صداقت، خدمتگزاری و ... سخن میگویند ، کارشناسان اقتصادی از دامنگیر شدن فساد ، سخن بگویند که بابک زنجانی ، محمود رضا خاوری، ابدالی ، شاندیز و ... در آن پرورش می یابند و پروار می شوند. وما بی توجه به پدیده هایی از این دست، مدام، در انبار زندگی خود، گندم، میکنیم و گندم جمع آمده، گم میکنیم. توسعه وپاکدستی با پدیده هایی مانند زنجانی، خاوری، رحیمی و... نمیتواند رابطه ای سالم داشته باشد.
اول ای جان ،دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم کوش کن
در حالی که همه مسئولین از لزوم مبارزه با فساد واختلاس در سیستم مالی واداری سخن میگویند چرا ما با دهها برابر رتبۀ پرفاصله از دیگرانی قرار داریم که متولیانشان در طول سال ، یک جمله هم در آن وادی سخنی نمی گویند و با الفاظ وتعابیری همچون «الگوی توسعه »، «بومی سازی توسعه» ، » مدیریت جهانی» ، تمام امکانات وتوان کشورخود را در عمران ، توسعه ، اشتغال و رفاه عمومی جامعه به کار می گیرند؟ کاری که دولت ما با پنج نفر هم به نحو مطلوب انجام نمیدهد با یک نفر انجام میدهند. نه از پدیدۀ دولت سنگین و پرهزینه در آنها خبری هست ونه از ارقام نجومی وسر به فلک کشیدۀ هزینه های اجرایی و بهره وری کمتراز نیم ساعت دولتی، که هرساله بیشتر از شصت درصد بودجه ملی کشور را صرفا جهت گذران وادارۀ خود به کام می کشد و باز با موضع طلبکارانه از جیب وبودجۀ مردم، هر جا کم می آورد، با نرخ ارز بازی می کند و یا مرتبا اسکناس چاپ می کند و چوب حراج به داشته ها و ارزش پول ملی میزند وبا کمال افتخار اسم آنرا می گذارد، مدیریت!