به گزارش «تابناک تهران»؛ مرتضی قلیچ، کارشناس شهری در یادداشتی که برای شفقنا ارسال کرده است آورد:فقر شهری، بی نظمی و گسترش بی رویه افقی و عمودی شهرها، نقاط اصلی تحلیل جامعه شناسانه زندگی شهری بوده اند. تقسیم شدن شهرها به مناطق غنی و فقیر به اندازه تاریخ شهر قدمت دارد. اما، حاشیه نشینی و به عبارت بهتر، مناطق فقیر و غنی در کشورهای در حال توسعه و شکل گیری دفعی و آنی پهنه های جمعیتی در کشورهای در حال توسعه، بخش زیادی از سیاست های دولت ها و نهادهای بین المللی را متوجه خود ساخته است.
شتاب شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه بیش از کشورهای توسعه یافته است. فقدان هماهنگی این شتاب با بخش های دیگر جامعه و امکانات زیرساختی موجود، مسائل بی شماری مانند فقر و بی عدالتی، دسترسی ناکافی به مسکن و آموزش، آلودگی ها و مهم تر از همه شکل گیری مکانیسم های پنهان و آشکار «طرد اجتماعی» را به دنبال داشته است.
شهرهای بزرگ ایران در دهه های گذشته پدیده حاشیه نشینی را به گونه های مختلفی تجربه کرده اند. تشدید فرایند ادغام اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی، سرازیر شدن پول نفت و روند توسعه نامتوازن مناطق و به تبع آن، مهاجرتپذیری به سوی حومه ها منجر به برهم خوردن توازن اقتصادی شهر و روستا به نفع شهرهای بزرگ شده و به موارد مذکور سرعت گسترش حاشیه نشینی را نیز افزایش داده است. وضع سکونت، دسترسی به خدمات عمومی، بهداشتی و تاسیسات زیربنایی شهری و وضعیت استانداردهای شهرسازی از جمله شاخص هایی هستند که میزان حاشیه نشینی شهری را برآورد می کنند.
گزارش مستندات برنامه ششم توسعه (سازمان مدیریت و برنامه ریزی، ۱۳۹۴) در حال حاضر مساحت بافتهای نابسامان و پهنههای فقر شهری در حدود ۱۳۲ هزار هکتار برآورد میشود که این مناطق محل سکونت حدود ۶ میلیون خانوار با جمعیتی قریب به ۲۱ میلیون نفر است. این جمعیت حدود ۴۰ درصد از جمعیت شهری کشور را شامل می شود. ۷۷ هزار هکتار از کل این مساحت، جزء محدوده بافتهای ناکارآمد (میانی تاریخی و فرسوده) است که ۱۰ میلیون نفر معادل ۸/۲ میلیون خانوار در ۶/۲ میلیون واحد مسکونی در آن زندگی میکنند. همچنین در محدوده سکونتگاههای غیررسمی ۱۱ میلیون نفر معادل ۳٫۲ میلیون خانوار در ۲٫۹ میلیون واحد مسکونی و در مساحتی معادل ۵۶ هزار هکتار سکونت دارند که از حدود ۹۰۰ محله شناسایی شده در این محدوده، ۳۰۰ محله از این نوع سکونتگاهها در اراضی خارج از محدودههای رسمی شهرها قرار دارند.
به طور کلی ۲۵ الی ۳۰ درصد جمعیت شهرهای بزرگ و کلان شهرهای کشور شامل: تهران، مشهد، اهواز، تبریز، شیراز، کرمانشاه، زاهدان، بندر عباس، همدان، سنندج در سکونتگاه های غیررسمی زندگی می کنند. پیش بینی می شود در صورت ادامه روند موجود در ده سال آینده این سکونتگاهها یک چهارم جمعیت شهری کشور را شامل خواهند شد. تراکم جمعیت مناطق غیررسمی (حاشیه نشین) به طور متوسط حدود ۲۵۰ نفر در هکتار است که نسبت به متوسط تراکم شهری نزدیک به ۵ الی ۷ برابر است. این ارقام بیانگر شدت تراکم افراد در سکونتگاههای غیررسمی می باشد. توجه به ارقام مذکور نشانگر این واقعیت است که پدیده اسکان غیررسمی در کشور به مثابه بازار اصلی تامین مسکن و خدمات گروه های کم درآمد و فقیر شهری است.
باتوجه به اینکه مناطق فقیر و حاشهنشین بهشکل مجزا تفکیک نشده و مورد بررسیهای آماری قرار نگرفتهاند، برای داشتن برآوردی از وضعیت شهر تهران در حوزه فقر و حاشیهنشینی میتوان از شاخص بدیل آن یعنی سکونتگاههای غیررسمی بهعنوان محل اجتماع توأمان فقر و حاشیهنشینی استفاده نمود. بر اساس بررسیهای صورت گرفته و نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ در تهران، از کل جمعیت حدود ۱۰٫۵ میلیون نفری حریم تهران، حدود ۲۰ درصد در سکونتگاههای غیررسمی زندگی می کنند.
باید توجه کرد که تداوم رشد جمعیت شهری (حدود ۵ میلیون نفر تا سال ۱۴۰۴)، تداوم رشد سکونتگاههای غیررسمی به تبع تداوم رشد جمعیت و مهاجرت و بطئی بودن ماهیت اصلاحات ساختاری از مؤلفههای مؤثر در گسترش ابعاد اسکان غیررسمی در منطقه کلانشهری تهران تا سال ۱۴۰۴ میباشد.
گزارش های رسمی موجود در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهرداری تهران نشان می دهد که از ۳۷۴ محله شهری تهران، ۱۵۵ محله با مشکلات فقر و حاشیهنشینی مواجهاند، یعنی نسبت خانوارهای ساکن در ۱۵۵ محله شهر تهران بالاتر از میانگین ۲۲ درصدی خانوار فقیر در شهر تهران بوده است. ۵ محله از مجموع محلات یاد شده اگرچه با مبنا قرار دادن این شاخص فقیرنشین محسوب نمیشوند اما با مسئله اسکان غیررسمی و حاشیهنشینی مواجه میباشند. در کنار این ۱۵۵ محله، ۵ روستا نیز بهعنوان نقطه شهری شناسایی شده است که با اگرچه جزئی از مناطق شهری محسوب نمیشوند اما در محدود حریم شهری واقع شده و با مشکلات فقر و حاشیهنشینی دستوپنجه نرم میکنند.
آینده حاشیه نشینی در تهران در افق ۱۴۰۵:
بر اساس مطالعه کلانروندهای جمعیتی و حرکت های مهاجرتی، میزان رشد فرسودگی محله ها و محاسبه خط فقر شهری در افق سال ۱۴۰۵ احتمال های زیر در خصوص حاشیه نشینی متصور است:
یک توصیه سیاستی
نهادهای بین المللی مثل بانک جهانی، برنامه اسکان سازمان ملل و برنامه توسعه پایدار شهرها توصیه های جامعی در خصوص احیای مناطق حاشیه ای و سکونت گاههای غیر رسمی ارایه داده اند. پرهیز مجدانه از سیاست پاک سازی، برنامه توانمندسازی محله های فقیر، تضمین دارایی ها و مشارکت اجتماعی ساکنان از طریق داشتن حق مسکن از جمله سیاست هایی است که در سال های اخیر با مشارکت نهادهای بین المللی در کشورهای در حال توسعه اجرا می شود.
اما، در بخش نتیجه گیری نوشتار حاضر می توان یک توصیه سیاستی سلبی دیگر با عنوان «پرهیز از سیاست حاشیه سازی مجدد» به کارگزاران دولتی و شهری طرح نمود. تجربه نوسازی شهری در تهران و شهرهای دیگر نشان می دهد که بسیاری از پروژه های شیک و پر زرق و برق در مناطق برخوردار شهری بهره برداری می شود اما، سهم مناطق نابرخوردار پروژه هایی مثل مراکز نگهداری از آسیب دیدگان اجتماعی، کمپ های ترک اعتیاد و کارخانه های بازیافت زباله است که تحت لوای توانمندسازی اجرا می شود که نتیجه نهایی آن تشدید پیامدهای منفی اجتماعی و فرهنگی است که در یک عبارت می توان آنها را سیاست «حاشیه سازی مجدد» نامید. چنین سیاست هایی منجر به تثبیت انگ های تحقیرآمیز در محله های حاشیه شهرها می شود. وجود و اصرار بر اجرای پروژ ه های حاشیه ساز، از جمله مکانیسم های پنهان طرد اجتماعی در سطح محله هاست که بازتولید بی عدالتی شهری را رقم می زند. لذا، این پروژه ها دور باطلی است که به جای توانمندسازی و ساماندهی بافت های مساله دار، به تراکم و تکثیر آسیب های اجتماعی و احساس محرومیت شهری میانجامد.
پیشنهادی