به گزارش تابناک هرمزگان، علی بزرگیان روزنامه نگار با انتشار تصویری از یارانهها و کمکهایی که وزارت ارشاد به یک شرکت مطبوعاتی دارد، نوشته است:
شرکتی بنام دانش فرهنگ مینو ۳۹ مجله دارد. هیچیک از مجلاتش آن را در دکه ندیده ام. گوگل کردم؛ نه جلدی و نه ردی از آنها نمیآید.
از سال گذشته این ۳۹ مجله بیش از یک میلیارد و ۷۰۰ ملیون تومان یارانه مستقیم گرفته است. ۳۱۱ تن کاغذ هم گرفته است.
در طرح خرید نشریات ارشاد سال ۹۶ نیز ۶۳۲ میلیون تومان پول گرفته است.
۳۹ مجله (از هفتهنامه و دو هفتهنامه تا ماهنامه) با عناوینی چون: گلواژهها، بازار برتر، بردیا، تیراژه، چشمانداز بازار، خانوادهی برنا، صنم، عسل، فروردین، مهرکده، همراهان، صبح خوشبخت، صبح بانوان، صبح جوان و... آیا شما تا حالا این مجلات را دیده اید؟ یا خریده اید؟
این هم جدولی است که نشستم و آماده کردم. جدول ارقام یارانهها و کاغذی که وزارت ارشاد به این شرکت ۳۹ مجلهای داده است.
معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، معاون مالی این نهاد و نیز هیأت نظارت بر مطبوعات مشخص مینمودند که ضابطهی پرداخت یارانهها ، کاغذ ، و نیز واگذاری و جابهجایی امتیازها چگونه است؟
جا دارد از مدیران ارشاد، مخصوصا هیات نظارت بر مطبوعات، بپرسیم که با چه استدلال، با چه سابقه، و با چه نظامنامهای به صورت سریالی به برخی افراد یا شرکتها مجوز مطبوعاتی داده شده است؟
کدام روزنامهنگار و کدام مدیر مطبوعاتی توانستهاست در 40 سال پس از انقلاب به توفیقِ دریافت 39 مجوز نشریه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دست یابد که شرکت مینو توانسته است به این توفیق نائل آید؟
غریب نیست که شرکتی 39 مجله منتشر کند، اما جامعه مطبوعاتی ایران، هیچ شناختی از آنها نداشته باشد؟
آیا هیچ عزیزی در وزارت ارشاد متوجه این نکته ساده نشده است که برای توزیع نشریات سرگرمی در ترمینال و به صورت پک شده، آن هم به اسم برگشتی، به 39 عنوان مجله احتیاجی نیست؟
39 عنوان مجله، برای شرکتی که هیچ مخاطبی، برند مجلاتش را نمیشناسد، و در فضای اینترنت هیچ ارجاع حداقلیای به نشریاتاش نشده، چه سود و دستاوردی میتوانسته داشته باشد؟
آیا هیچ عزیزی در وزارت ارشاد متوجه نشده است که خرید چنین نشریاتی به اسم نشریات برگشتی، و تخصیص یک سوم بودجه یک سالِ خرید نشریات برگشتی به شرکتی با 39 مجوز (از میان هزاران نشریه موجود در تهرآن) کمی غریب است؟
هیأتی که در وزارت ارشاد مسئول تعیین و تأیید فهرست خرید نشریات برگشتی هستند، با چه مکانیسمی تشخیص میدهند که مجلات پرتیراژ و تأثیرگذار کشور ظرفیت خرید بیش از 100 نسخه را ندارند، اما شرکت مینو آنقدر تولیدات ارزشمندی در سطح ملی دارد، که جا دارد یک سوم بودجه تخصیص داده شده به این طرح را به محصولات ارزشمند این شرکت اختصاص داد؟
آیا شایسته نیست که مدیران محترم وزارت ارشاد توجه دارند که نشریه تعریف و چارچوب مشخصی دارد و یارانه حمایتی ارشاد نمیتواند و نباید مشمول هر کاغذی بشود که صرفاً اسم و مهر یک نشریه روی آن خورده باشد؟
و اگر این مساله در نظر گرفته نشود، آیا جز این خواهد بود که مجوزهای نشریات با وجود این یارانهها محملی بشود که عدهای با نام کار مطبوعاتی، از یارانههای اعطایی ارتزاق کنند؟
و از همه اینها مهمتر، چگونه شرکت مینو توانستهاست تمام مراحل مورد نظر از دریافت مجوز انبوه نشریات، تا اعلام وصول نشریات، تا دریافت یارانههای قابل توجه، تا منتفع شدن حداکثری در طرح خرید نشریات برگشتی و ... را طی کند، و در هیچ نقطهای در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، کار او متوقف نشود؟
جا دارد که مسئولان ارشاد اگر توضیحی در خصوص این ابهامات نمیدهند، حداقل در برخی مسائل و روابط تجدیدنظر کنند.
انتهای پیام/*